بازگشت

مظاهر امر به معروف و نهي از منكر ما


ما به عنوان خدمت به اسلام تبليغ مي كنيم، مجالس تبليغي تشكيل مي دهيم. يك بررسي روي اين مجالس تبليغي بكنيد، ببينيد مجموع تبليغاتي كه در اين مجالس مي شود در چه حدود و سطح و در اطراف چه مسائلي است؟ يكي ديگر از مظاهر همبستگيهاي اسلامي ما، همدردي ما و امر به معروف و نهي از منكر ما، كتابهاي اسلامي است كه منتشر مي كنيم. در كشور ما الآن هم باز بيشترين كتابي كه منتشر مي شود، كتابهاي اسلامي و مذهبي است. ولي اين كتابها را رسيدگي كنيد، ببينيد ارزش معنوي آنها چقدر است؟ ارزش نويسندگانش را در يابيد. ببينيد محتويات و هدفهاي اين كتابها چيست؟ در چه سطحي براي مسلمين منتشر مي شوند؟ يعني بفهميد امر به معروف و نهي از منكر ما در چه سطحي است، در چه مرتبه و مقامي است؟ ببينيد در ميان مسائل اجتماعي اسلامي كه بيشتر از هر مسأله ي ديگر فكر ما را به خود مشغول مي دارد و ما نسبت به آن مسائل بيشتر از مسائل ديگر حساسيت نشان مي دهيم و جرقه ايجاد مي كنيم، بيشتر براي چه مسائلي ناراحت مي شويم و حساسيت نشان مي دهيم و درباره ي چه مسائلي بي تفاوت مي مانيم، لختيم، حساسيتي نداريم، اين را


يك بررسي بكنيم، آن وقت مي توانيم رشد اجتماعي، رشد امر به معروف و نهي از منكر، كارنامه ي خودمان در زمينه ي امر به معروف و نهي از منكر را تشخيص بدهيم.

ما چهارده قرن - كه پنج شش قرن آن از درخشانترين دوره ها بوده است - تمدن بسيار عظيمي داشته ايم، و بعضي از سخنرانان دانشمند جامعه شناس ما كه در همين جلسه سخنراني كرده اند، در اطراف ارزش و اصالت تمدن اسلامي بحث كرده اند. در جلد دوم كتاب محمد خاتم پيامبران در مقاله ي «كارنامه ي اسلام» اصالت تمدن اسلامي و اينكه اين تمدن فقط و فقط از اسلام برخاسته و بس و در رديف مهمترين تمدنهاي دنيا مي باشد، ثابت شده است، يعني گفته اند اگر مثلا پنج يا سه تمدن، تمدن درجه ي اول باشند، يكي از آنها تمدن اسلامي است. ما چقدر در اين زمنيه حساسيت داريم؟ چقدر در راه تبليغ تمدن و سابقه ي خودمان فعاليت مي كنيم؟ جوانان ما اساسا خيال مي كنند اسلام تا امروز كاري نكرده؛ از وقتي كه ظهور كرده تا امروز، مردم دارند مرتب به آن عمل مي كنند و در نتيجه ي نهايي اش همين است كه ما امروز هستيم! ما حتي از كتابهاي خودمان خبردار نيستيم. اگر از ما بپرسند مسلمين در رياضيات چقدرابتكار داشته اند، نمي دانيم. تازه بعضي از فرنگيها در اين زمينه حرفهايي به نفع خودشان زده اند. خوشبختانه من چند نفر از دانشمندان ايراني خودمان را سراغ دارم كه در اين زمينه مطالعات بسيار خوب كرده اند و به كشفيات بسيار عالي نايل شده اند و دقيقا اثبات مي كنند كه بسياري از نظرياتي كه دنياي اروپا ادعا مي كند كه مخترع و مبتكرش است، اختراع و ابتكارش در دنياي اسلام صورت گرفته است. ما از سابقه ي خودمان در قسمتهاي ديگر نظير هنر، صنايع مستظرفه، فلسفه، فيزيك، شيمي و تاريخ نيز بي اطلاعيم، نمي دانيم چه بوديم و چه هستيم.

ديشب در روزنامه ي خبري خواندم كه درست سطح رشد ما را نشان مي دهد. آقاياني كه به مشهد مقدس مشرف شده اند، اگر اندكي سر اين جور كارها را داشته و سري به گنجينه ي قرآن در آستانه ي قدس رضوي زده باشند، مي دانند كه در قسمتي از موزه ي آستانه ي به نام «گنجينه ي قرآن» قرآنهاي بسيار نفيس خطي از ده يازده قرن پيش تا حالا وجود دارد. بعضي از آن قرآنها از جنبه ي هنري و صنعت مستظرف به قدري فوق العاده است كه متصدي امر در مورد يكي از آنها گفت: امروز پنج ميليون تومان براي آن تخمين قيمت زده مي شود. چه كسي آنها را نوشته است؟ در ميان نويسندگان آنها يا كساني كه ساير صنايع آنها را ايجاد كرده اند. مثلا تذهيب كاري كرده اند، ايراني


پيدا مي شود، ترك پيدا مي شود، مغول پيدا مي شود، عرب پيدا مي شود،هندي پيدا مي شود، ولي آنچه كه اينها را به وجود آورده اسلام و مسلماني است، يعني روح اسلامي اينها را به وجود آورده است. ديشب در روزنامه خوانديم يك قرآن كشف شد كه امروز آن را در حدود سه ميليون تومان قيمت مي كنند. از كجا پيدا شد؟ از داخل صندوق كاغذ باطله ها. يعني قرآنهاي خطي را در طول دو سه قرن اخير براي اينكه مردم قرائت كنند، بيرون مي آوردند. اين بيچاره ها ارزش اين قرآنها رانمي فهميدند؛ در مي آوردند كه مردم براي ثوابش قرآن بخوانند. آنها را به دست بچه ها مي دادند. به دست اشخاص لاقيد مي دادند. در نتيجه به تدريج كهنه مي شدند. بعد آنها را مي بردند بيرون دروازه و زير خاك دفن مي كردند. خوشبختانه از اين قرآنهاي به عقيده ي آنها دفن شدني، مقدار زيادي را در كيسه يا صندوق كرده بودند و در گوشه اي بوده است و شايد روزي هم مي خواسته اند آنها را زير خاك دفن كنند. به هر حال مردي كه لااقل علاقه مند بوده است، رفته آنها را گشته است و گويا در حدود هزار و صد نسخه قرآن نفيس در ميان آنها پيدا كرده است كه يكي از آنها قرآني است كه در حدود سي ميليون ريال ارزش دارد.

ما اين مقدار به مواريث فرهنگي و تمدني خودمان علاقه مند و آگاهيم! به خدا قسم اگر انسان از ديده خون ببارد، كم است. چرا بايد كارنامه ي ما ملت در امر به معروف و نهي از منكر اينقدر پست و پايين باشد؟! امر به معروف و نهي از منكر يعني چه؟ يعني همدردي، همبستگي، همكاي، همگامي، تعرف (شناسايي)، آگاهي، قدرت. آن كه روز اول اين اصل را طرح كرد، براي اين طرح كرد كه مي دانست دينش دين اجتماعي است، دين فردي نيست، دين صومعه و دير نيست. آنها كه يك عمر در ديرها و صومعه ها زندگي كردند، امروز دارند متشكل مي شوند، همبستگي و همدردي پيدا مي كنند؛ ما كه دينمان دين اجتماع و زندگي و همكاري و وحدت و همبستگي است، به سوي انفراد و تنهايي و جدايي و تفرق گرايش پيدا كرده ايم. آن كه چنين دستوري را طرح مي كند مي خواهد ما ملتي آگاه باشيم و بلكه حوادثي را كه در بطن روزگار مستتر و پنهان است، آينده را پيش بيني كنيم. ما نه تنها آينده را پيش بيني نمي كنيم بلكه وضع زمان خودمان را هم نمي فهميم! امام صادق در هزار و سيصد سال پيش فرمود: «العالم


بزمانه لا تهجم عليه اللوابس» [1] آن كس كه زمان خود را درك كند، اوضاع زمان خود را بشناسد، جرياني را كه در سطح و بطن زمان مستمر است درك كند، در كار خود اشتباه نمي كند؛ يعني مردم بي خبر از زمان خود، بي خبر از اوضاعي كه در بطن يا سطح روزگار مي گذرد، هميشه در اشتباهند، يعني هميشه عوضي كار مي كنند، به جاي اينكه دشمن را بكوبند خودشان را مي كوبند، به جاي اينكه سينه ي دشمن را سياه كنند سينه و پشت خودشان را سياه مي كنند، سالها بايد در تيه بمانند. اين هم كارنامه ي ما.

در جلسات گذشته، ارزش امر به معروف و نهي از منكر در اسلام را درك كرديم؛ اين مطلب را كه امر به معروف و نهي از منكر ارزش نهضت حسيني را بالا برد و همچنين نهضت حسيني امر به معروف و نهي از منكر را ارزش و اعتبار و آبرو داد، فهميديم.


پاورقي

[1] تحف العقول، ص 356.