بازگشت

روح امر به معروف و نهي از منكر


در جلسات پنجگانه اي كه درباره ي «عنصر امر به معروف و نهي از منكر در نهضت حسيني» صحبت كردم، مطالبي عرض شد كه آنچه مي گويم به منزله ي نتيجه گيري از همه ي آن مطالب است. به طور خلاصه عرض مي كنم كه اولا ما در باب امر به معروف و نهي از منكر گفتيم كه معروف و منكر از نظر اسلام محدود به حد معين نمي شود. تمام هدفهاي مثبت اسلامي داخل در معروف و تمام هدفهاي منفي اسلامي داخل در منكر است، و گرچه در امر به معروف و نهي از منكر تعبير امر و نهي هست ولي با توجه به قرائني كه از خون قرآن كريم مي توان استنباط كرد و به نص احاديث قطعي اسلامي و به دليل اينكه از مسلمات فقه اسلامي ماست و تاريخ اسلامي ما بدان گواهي مي دهد، مقصود از آن تنها امر و نهي لفظي نيست، بلكه مقصود استفاده كردن از هر وسيله ي مشروع براي پيشبرد هدفهاي اسلامي است. پس اگر بخواهيم روح امر به معروف و نهي از منكر را با ترجمه و تعبير فارسي خودمان بيان كنيم بايد بگوييم: لزوم استفاده از هر وسيله ي مشروع براي پيشبرد اهداف اسلامي.

مطلبي كه مي خواهم به طور خلاصه عرض بكنم، كارنامه ي ما درباره ي امر به معروف و نهي از منكر است. همان طور كه در جلسات گذشته عرض كردم، اين اصلي يكي از
اركان تعليمات اسلامي است؛ يكي از اركاني است كه به نص صريح متون اسلامي و گفته ي پيغمبر اكرم اگر از بين برود تمام تعليمات اسلامي از بين رفته است. اگر اين اصل منسوخ شود، جامعه ي اسلامي به صورتي كه بايد وجود داشته باشد هرگز وجود نخواهد داشت. كارنامه ي ما در اين باب چگونه كارنامه اي است؟ متأسفانه كارنامه ي ما مسلمين در اين زمينه درخشان نيست. از آن نظر كارنامه ي درخشاني نيست كه اولا ما آن حساسيتي را كه اسلام در اين زمينه دارد نداريم، يعني آن اهميتي را كه اسلام به اين موضوع داده است درك نكرده ايم و ثانيا در حدودي هم كه به حساب و خيال خودمان به اهميت اين موضوع پي برده ايم، واجد شرايط آن نبوده ايم.