بازگشت

عامل امر به معروف و نهي از منكر


عامل سوم - كه اين را هم مثل دو عامل ديگر، تاريخ بيان مي كند - عامل امر به معروف و نهي از منكر بود كه از روز اولي كه امام حسين از مدينه حركت كرد، با اين شعار حركت كرد. از اين نظر، مسأله اين نبود كه چون از من بيعت مي خواهند و من


نمي پذيرم، قيام مي كنم، بلكه اين بود كه اگر بيعت هم نخواهند، من به حكم وظيفه ي امر به معروف و نهي از منكر بايد قيام كنم؛ و نيز مسأله اين نبود كه چون مردم كوفه از من دعوت كرده اند قيام مي كنم (هنوز حدود دو ماه مانده بود كه مردم كوفه دعوت كنند؛ روزهاي اول بود و به دعوت مردم كوفه مربوط نيست)، بلكه مسأله اين بود كه دنياي اسلام را منكرات فرا گرفته است؛ من به حكم وظيفه ي ديني، به حكم مسؤوليت شرعي و الهي خود قيام مي كنم.

در عامل اول، امام حسين مدافع است. به او مي گويند: بيعت كن، مي گويد: نمي كنم؛ از خودش دفاع مي كند. در عامل دوم، امام حسين متعاون است. او را به همكاري دعوت كرده اند، جواب مثبت داده است. در عامل سوم، امام حسين مهاجم است. در اينجا و به حكومت وقت هجوم كرده است. به حسب اين عامل، امام حسين يك مرد انقلابي است، يك تأثر است، مي خواهد انقلاب كند.