بازگشت

چند نمونه ي ديگر


زعفر جني جزء ياران امام حسين است؛ دشمناني ذكر مي كنند كه [امام چنين ياري] نداشته است. در كتاب اسرار الشهادة نوشته است كه در كربلا يك ميليون و ششصد هزار نفر لشكر عمرسعد بود. آخر اينها از كجا پيدا شدند؟ اينها هم همه از كوفه بودند. مگر چنين چيزي مي شود؟ در آن كتاب نوشته است امام حسين در روز عاشورا سيصد هزار نفر را با دست خودش كشت. با بمبي كه روي هيروشيما انداختند، تازه شصت هزار نفر كشته شد.من چند روز پيش حساب كردم كه اگر فرض كنيم كه شمشير مرتب بيايد و در هر ثانيه يك نفر كشته شود، سيصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بيست دقيقه وقت مي خواهد. ديدند كه جور در نمي آيد، چه بكنند، گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بود. [همچنين نوشته است] حضرت ابوالفضل بيست و پنج هزار نفر را كشت. حساب كردم شش ساعت و پنجاه و چند دقيقه و چند ثانيه وقت مي خواهد اگر در هر ثانيه يك نفر كشته شده باشد.

پس باور كنيم حرف اين مرد بزرگ حاجي نوري را كه مي گويد: امروز اگر كسي بخواهد بگريد، اگر كسي بخواهد ذكر مصيبت كند، بر مصائب جديده ي ابا عبدالله بايد بگريد، بر اين دروغهايي كه به ابا عبدالله عليه السلام نسبت داده مي شود. اينها كه عرض مي كنم نمونه هاي كوچكي است.

اربعين مي رسد، همه ي مردم اين روضه را گوش مي كنند كه اسرا از شام كه برمي گشتند، آمدند به كربلا و در آنجا با جابر ملاقات كردند. امام زين العابدين با جابر ملاقات كرد، در صورتي كه اين مطلب جز در كتاب لهوف كه آن هم خود سيد بن طاووس در كتابهاي ديگرش آن را تكذيب كرده و لااقل تأييد نكرده است، در هيچ كتابي نيست و هيچ دليل عقلي هم قبول نمي كند. ولي مگر مي شود اين را از مردم گرفت. در اربعين تنها موضوعي كه مطرح است موضوع زيارت امام حسين است چون اولين زائرش جابر بوده است و در اين روز زيارت امام حسين سنت شده است. اربعين


جز موضوع زيارت امام حسين هيچ چيز ديگري ندارد، موضوع تجديد عزاي اهل بيت نيست، موضوع آمدن اهل بيت به كربلا نيست، اصلا راه شام از كربلا نيست. راه شام به مدينه از خود شام جدا مي شود. باز هم اگر بخواهم نمونه ي ذكر كنم هنوز نمونه هايي دارد. اگر جلسه ي بعد وقت كردم باز از اين نمونه ها عرض مي كنم؛ اگر ديدم مجالي نيست، مي پردازم به تحريفهاي معنوي، ديگر تحريفهاي لفظي را كوتاه مي كنم.