بازگشت

روح بزرگ


حسين بن علي عليه السلام يك روح بزرگ و يك روح مقدس است. اساسا روح كه بزرگ شد تن به زحمت مي افتد، و روح كه كوچك شد تن آسايش پيدا مي كند. اين خود يك حسابي است. ابن عباس ها بيايند نهي كنند، مگر روح حسين اجازه مي دهد؟! متنبي، شاعر معروف عرب شعر خوبي دارد، مي گويد:



و اذا كانت النفوس كبارا

تعبت في مرادها الأجسام [1] .



مي گويد وقتي كه روح بزرگ شد جسم و تن چاره اي ندارد جز آنكه به دنبال روح بيايد، به زحمت بيفتد و ناراحت شود. اما روح كوچك به دنبال خواهشهاي تن مي رود، هر چه را كه تن فرمان بدهد اطاعت مي كند. روح كوچك به دنبال لقمه براي بدن مي رود اگر چه از راه دريوزگي و تملق و چاپلوسي باشد. روح كوچك دنبال پست و مقام مي رود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح كوچك تن به هر ذلت و بدبختي مي دهد براي اينكه مي خواهد در خانه اش فرش يا مبل داشته باشد، آسايش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد.

اما روح بزرگ به تن نان جو مي خوراند، بعد هم بلندش مي كند و مي گويد شب زنده داري كن. روح بزرگ وقتي كه كوچكترين كوتاهي در وظيفه ي خودش مي بيند، به تن مي گويد اين سر را توي اين تنور ببر تا حرارات آن را احساس كني و ديگر در كار يتيمان و بيوه زنان كوتاهي نكني! [2] روح بزرگ آرزو مي كند كه در راه هدفهاي الهي و هدفهاي بزرگ خودش كشته شود؛ فرقش شكافته مي شود، خدا را شكر مي كند. [3] روح وقتي كه بزرگ شد، خواه نا خواه بايد در روز عاشورا سيصد زخم به بدنش وارد شود. آن تني كه در زير سم اسبها لگدمال مي شود، جريمه ي يك روحيه ي بزرگ را مي دهد، جريمه ي يك حماسه را مي دهد، جريمه ي حق پرستي را مي دهد، جريمه ي


روح شهيد را مي دهد.

وقتي كه روح بزرگ شد، به تن مي گويد من مي خواهم به اين خون ارزش بدهم. شهيد به چه كسي مي گويند؟ روزي چقدر آدم كشته مي شوند؟ مثلا هواپيما سقوط مي كند و عده اي كشته مي شوند، چرا به آنها شهيد نمي گويند؟ چرا دور كلمه ي «شهيد» را هاله اي از قدس گرفته است؟ چون شهيد كسي است كه يك روح بزرگ دارد، روحي كه هدف مقدس دارد، كسي است كه در راه عقيده كشته شده است، كسي است كه براي خودش كار نكرده است، كسي است كه در راه حق و حقيقت و فضيلت قدم برداشته است.


پاورقي

[1] ديوان متنبي، جزء دوم، ص 267، چاپ مکتب دار البيان بغداد.

[2] [اشاره به علي عليه‏السلام و آن داستان معروف است که در کتاب داستان راستان تحت عنوان «مرد ناشناس» آمده است.].

[3] [اشاره به علي عليه‏السلام است که پس از شکافته شدن فرق مبارکش ندا در داد: «فزت برب الکعبة» قسم به خداي کعبه که رستگار شدم.].