اولين كنفرانس رسمي عليه حسين تشكيل شد، ساختمان فرمانداري كوفه در آن شب شاهد جلسه اي بود كه در تاريخ كوفه سابقه نداشت، جلسه مشاوره اي تشكيل گرديد، كنفرانس تاريخي به وجود آمد، تا از كساني كه بر عليه حريت و آزادي، بر عليه استقلال مملكت و حكومت، مثل حسين و مسلم دست به اقداماتي مي زنند جلوگيري شود!.

كنفرانسي كه به رياست عبيدالله تشكيل شد ناظر گفتگوهاي جالبي بود؛ پس از آنكه آقاي نعمان اطلاعات كاملي از وضع فعاليت هاي مسلم، نماينده حسيني بيان كرد، و در عين حال خطرناك بودن اوضاع را گوشزد نمود؛ عبيدالله شروع كرد سخن گفتن: به نظر من تنها راه براي تسخير اين محيط، بكار بردن يك سياست تند و خشن است، مردم را سخت تهديد مي كنيم، يك اختناق سياه به وجود مي آوريم، سران قوم را به هر وسيله اي كه ممكن باشد دستگير مي كنيم، در صورت موافقت و سكوت، از وجودشان استفاده، و در صورت مخالفت، زندان و تبعيد و اعدام را پيش مي كشيم، وقتي با چهار نفر سرشناسان قبايل چنين كرديم طبعا زهر چشم از ديگران گرفته شده، كسي حق نفس كشيدن به خود نمي دهد و ما به تدريج محيط را به نفع خود به دست آورده ايم.

آقاي نعمان: اين همراهيان من، بعضي از بصره، يكي دو تا هم از شام، مردان آماده و فدايي هستند، اينها در راه يزيد و حكومت بني اميه از همه


چيز خود مي گذرند، اينها فداكاراني هستند كه من به آنها اعتماد و تكيه دارم. آقاي نعمان: شما خيلي ملايم رفتار كرده ايد، شما از اول، ميدان را در اختيار مخالفين گذارده ايد تا كم كم مسلم براي خود و حسين، اينجا جا باز كرده است، اگر از همان روزهاي اول تندي و خشونت نشان مي دادي و كساني را كه دست به اين گونه كارها مي زنند دستگير مي كردي كار به اينجا نمي كشيد، اما حالا جز اين نقشه اي كه من مي گويم هيچ چاره اي نيست.