بازگشت

هشدار به خواص


حكومت هاي ستمگر و ضدّ اسلامي همواره از دانشمندان در جهت پيشبرد مقاصد خويش سود مي جسته اند و هنگامي كه آنان را با خود همراه مي ديدند، هرچه بيشتر بر هتك حريم الهي و قوانين او جرأت مي يافتند. معاويه نيز بسياري از خواص را با تطميع و تهديد با خود همراه كرده و حقائق احكام الهي را با ترويج احاديث دروغين به مسلخ برده بود و در نتيجه، توده هاي مردم كه چشم و دل به خواص داشتند، در كمال بي خبري قرار گرفتند. در اين فضاي مرگبار، فريادي قُدسي، غفلت و سكوت را مي شكند و آيات مسئوليت و جهاد را بر آنان تلاوت مي كند، شايد از اين آشفتگي نجات يافته و رسالت الهي خويش را بازيابند و جامعه را از ركود و غفلت زدگي به سوي صلاح و نيكي پيش برند. اين، همان خطبه سيدالشهدا عليه السلام است كه در منا طنين افكند و اين بار خواصّ را مخاطب قرار داد كه ما بخشي از آن را ذكر مي كنيم:

عبرت بگيريد، پند بپذيريد از سرنوشت مردمي كه به دليل ترك امر به معروف و نهي از منكر، پروردگار متعال آنها را سرزنش كرده و مي فرمايد: «چرا دانشمندان نصارا و علماي يهود، آنها را از سخنان گناه آميز و خوردن مال حرام، نهي نمي كنند. چه زشت است، رفتاري كه آنان انجام مي دادند». [1] و نيز مي فرمايد:

«كافران بني اسرائيل، بر زبان داود و عيسي بن مريم لعن و نفرين شدند؛ اين به خاطر آن بود كه گناه كردند و تجاوز مي نمودند. آنها از اعمال زشتي كه انجام مي دادند، يكديگر را نهي نمي كردند، چه بدكاري انجام مي دادند». [2] .

اين خودداري و امتناع از نهي از منكر را عيب شمرده؛ زيرا آنان از نزديك، از ستمگران كارهاي زشت و فساد را مي ديدند و عاملان منكر را نهي نمي كردند و اين سكوت، بيشتر به خاطر هدايا و مزايايي صورت مي گرفت كه از مصادر ظلم به آنان مي رسيد و از بيم و هراسي بود كه داشتند؛ با اين كه خداوند در قرآن مي فرمايد: «از مردم نترسيد.» [3] و مي فرمايد: «مردان و زنان با ايمان وليّ (يار و ياور) يكديگرند و امر به معروف و نهي از منكر مي كنند.» [4] .

خداوند، از امر به معروف و نهي از منكر «مقدم بر نماز و زكات» آغاز كرده است. زيرا وقتي تكليف امر به معروف و نهي از منكر به نيكويي ادا شود، تكاليف ديگر، آسان و دشوار، نيز برپا شود.

آنگاه امام مي فرمايد: اگر عهد شما را درهم بشكنند، جزع و فزع همي آوريد. اما در برابر شما مواثيق پيغمبراكرم صلي الله عليه و آله و سلم را ناچيز مي شمارند و از دهانتان دم برنمي آيد! مصيبت بر شما از همه مردم بزرگ تر است. زيرا در حفظ مقام بلند علمي دانشمندان و علما مغلوب شديد. اي كاش براي حفظ آن، تلاش مي كرديد! اين بدان جهت است كه مجاري امور و احكام به دست دانشمندان و عالمان خداشناس است كه امين بر حلال و حرام او هستند و بايد زمام امور به دست آنها باشد و اين مقام را از شما ربودند. و اين منزلت از شما گرفته نشده، مگر به واسطه جدايي شما از حق و اختلاف تان در سنّت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پس از روشني آن.

حضرت در ادامه مي فرمايد: پروردگارا! تو آگاهي كه ما چشم طمع به تخت سلطنت و تاج شاهي نگشوده ايم و دسترسي به مال بي ارزش دنيا را در نظر نداريم بلكه در اين راه، تنها به احياي نشانه هاي دين تو پرداخته ايم و هدف ما اين است كه به آشفتگي هاي اجتماع خاتمه بخشيم و مصالح را برجاي مفاسد بگذاريم، باشد كه مردم مظلوم روي امنيت و آسايش ببينند. و ما مي خواهيم كه فرايض اسلام اقامه شود و سنّت پيامبر تو تجديد گردد. [اي مردم!] اگر همدوش ما در اين جهاد مقدس به پيكار برنخيزيد و از راه انصاف با ما در نياييد، روزي مي آيد كه خويشتن هم به چنگال ظلم در افتيد و در خاموش كردن نور پيامبر شما خواهند كوشيد. [5] .


پاورقي

[1] مائده / 63.

[2] همان/ 78 و 79.

[3] همان/ 3.

[4] توبه / 71.

[5] تحف العقول، ص 243 ـ 241؛ سخنان سيدالشهدا(ع)، ترجمه جواد فاضل، ص 42.