بازگشت

التزام به صلحنامه امام مجتبي


بي وفائي مردم و خيانت فرماندهان، موجب تحميل صلح بر امام مجتبي عليه السلام گرديد. خود امام حسن عليه السلام در يكي خطبه هايش فرمود:

«اگر ياراني داشتم كه در جنگ با دشمنان خدا با من همكاري مي كردند، هرگز خلافت را به معاويه واگذار نمي كردم؛ زيرا خلافت بر بني اميه حرام است.» [1] .

در نتيجه نبودن ياران راستين، صلحنامه اي امضاء شد كه بخشي از موادّ آن چنين است:

1. حكومت به معاويه واگذار مي شود بدين شرط كه به كتاب خدا و سنّت پيامبر عمل كند. [2] .

2. پس از معاويه، حكومت متعلق به حسن بن علي عليه السلام است و اگر براي او حادثه اي پيش آمد، حسين ابن علي عليه السلام خلافت را عهده دار خواهد شد. [3] .

3. معاويه بايد ناسزا به اميرمؤمنان و لعنت بر او را در نمازها ترك كند، و علي عليه السلام را جز به نيكي ياد نكند. [4] .

اكنون امام حسين عليه السلام مي بايست منتظر بماند تا مردم كاملاً ميزان عهد و وفاي معاويه را به قراردادهاي خويش دريابند و عده اي گمان نكنند كه «صلحنامه» مي توانست عاملي براي وحدت امت اسلامي قرار بگيرد. بدين سان مردم پس از ده سال دريافتند كه تمامي عهدنامه نقض شده و آخرين آن ولايت عهدي يزيد بود كه رسوايي و عار را نصيب امويان نمود.

ابومخنف مي گويد: امام حسين عليه السلام نامه اي به معاويه نوشت كه در آن آورده بود: به نام خداوند بخشنده مهربان

اما بعد، نامه تو به دستم رسيد، از مضمون آن آگاه شدم. به خدا پناه مي برم از اين كه پيمان برادر خود امام حسن عليه السلام را با تو بشكنم. و اما سخني را كه در نامه آورده اي، آن را دروغ بافان سخن چين و تفرقه افكنان ميان جماعات به تو گفتند. به خدا سوگند! آنان دروغ مي گويند. [5] .


پاورقي

[1] جلاءالعيون، ج 1، ص 345 و 346، به نقل از سيره پيشوايان، ص 112.

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 65.

[3] الامامة والسياسة، ج 1، ص 184.

[4] شرح نهج البلاغه، ابن ابي‏الحديد، ج 4، ص15.

[5] فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)، ص 267.