بازگشت

تفاوت معاويه و يزيد


با نگاهي به تاريخ، در مي يابيم كه معاويه از مكر و شيطنت ويژه اي برخوردار بود؛ به طوري كه برخي كوته انديشان خيال مي كردند او از علي عليه السلام سياستمدارتر است.

امام علي عليه السلام در برابر اين خيال باطل مي فرمايد: «واللّه ما معاوية بِاَدهي منّي و لكنَّهُ يَغْدُرُ وَ يَفْجُرُ و لولا كراهية الغدر لكنت ادهي النّاس» [1] به خدا سوگند! معاويه زيرك تر از من نيست، ولي او مكر و حيله گري مي كند و اگر نبود ناپسندي خدعه، من از زيرك ترين افراد بودم.»

او با همين حيله ها، در صفّين خود را از كشتن عمّار تبرئه كرد.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از قبل، خطاب به عمّار فرموده بود: «تو را گروه ستمگر خواهند كشت.» [2] زماني كه عمار توسّط لشكر معاويه به شهادت رسيد، نقل اين حديث موجب اضطراب و ترديد آنان گشت. اما وي در مقابل با تحليلي وارونه به آنان وانمود كرد: ما او را نكشته ايم، اين علي بوده است كه او را با خود همراه كرده و سبب كشته شدنش شده است. و نيز در آخرين لحظات كه مي رفت سپاه اميرمؤمنان عليه السلام غائله حكومت اموي را براي هميشه پايان دهد، با دسيسه قرآن بر نيزه كردن، خود را از سقوط حتمي نجات داد. او با كاربرد همين شيوه ها، سبب از هم گسستگي سپاه امام مجتبي عليه السلام و ايجاد تفرقه در ميان صفوف آنان گشت و از سويي ديگر با تطميع راويان آخرت فروش، فضايي ابهام آلود بر افكار حاكم ساخت؛ به گونه اي كه قدرت تشخيص سره از ناسره براي بسياري از افراد مشكل شد. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: عقل چيزي است كه بدان، خداوند عبادت شود و بهشت به دست آيد. راوي سؤال مي كند: پس آنچه معاويه داشت، چه بود؟ حضرت پاسخ داد: «اَلنّكراء، الشّيطنة» [3] مكر و شيطنت بود.»

اين چنين بود كه امام حسين عليه السلام با قدرت تبليغاتي معاويه و جهل عمومي، زمان را براي قيام خويش مناسب ندانست. زيرا به خوبي آگاه بود كه معاويه با همان حيله ها و نيرنگ هاي صفّين به صحنه مي آيد و مانع درخشش حق و سبب سركوب بيشتر مؤمنان خواهد شد. از سوي ديگر، امام مجتبي عليه السلام با معاويه بيعت نموده بود و اگر سيدالشهدا عليه السلام قيام مي نمود، معاويه با استناد به همين اصل كه نقض بيعت شده، حقيقت را در اذهان و افكار مردم مشتبه و آن را تحريف مي كرد و خود را چهره اي حق به جانب قلمداد مي كرد. برعكس، يزد فردي سبك سر و خام بود كه تجربه هاي شيطاني پدر را خوب نياموخته بود و توان مقابله با آثار نهضت عظيم حضرت را نداشت. بدين جهت، امام حسين عليه السلام در پاسخ بني جعده، اين چنين نگاشت:

«اكنون حركتي نكنيد و از آشكار شدن دوري كنيد و خواسته خود را پنهان كنيد و تا (معاويه) فرزند هند زنده است، از اقدام نابه جا بپرهيزيد. اگر او مرد و من زنده بودم، نظرم به شما خواهد رسيد. ان شاء اللّه.» [4] .


پاورقي

[1] نهج البلاغه، فيض الاسلام، کلام 191، ص 648.

[2] سفينة‏البحار، ج 1، ص 276.

[3] اصول کافي، ج 1، کتاب العقل و الجهل، ح 3، ص 11، دارالکتب الاسلاميّه.

[4] فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)، ص 266.