بازگشت

پيشگفتار


بي ترديد هر حركت و جنبشي كه با هدف سازمان نوين و نظام جديد و اصلاحات معنوي و يا هر هدف ديگري برپا شود، به دنبال خود تأثير و پيامدهاي مستقيم و غيرمستقيم بر افكار عمومي و اوضاع و شرايط اجتماعي مي گذارد. در اين ميان، تفاوتي ميان آن قيامي كه با هدف حمايت از حق و اصلاح امور و ايجاد عدالت و رسيدن به فضايل انساني صورت مي گيرد و آن نهضتي كه در پي رسيدن به اغراض شخصي و گروهي است، وجود ندارد. اما آن دسته از قيام هايي كه در راه فضايل انساني قرار گرفته اند، محدود به زمان خاصي نبوده و پايدارترند و اساساً شكست در آن ها معنا ندارد، بلكه همواره در خاطره ها زنده مانده و مي مانند، هرچند در ظاهر سركوب شده و قيام كنندگان از ميان رفته باشند.

قيام خونين سيدالشهدا (عليه السلام)، قيامي است كه در ظاهر، روز دهم محرم سال 61 هجري سركوب گشته و خاندانش را به اسارت بردند و حكّام آن روز جشن پيروزي برپا نموده و رقص شادي نمودند، اما طولي نكشيد كه شعاع وجودي اين نهضت خونين عالم را در نورديد و از فرداي عاشورا، صداي عاشوراييان در كوي و برزن ها پيچيد و عَلَم پيروزي برافراشت و كاخ بيدادگري را لرزاند. امروز راز اين حقيقت را بايد در ماهيت اين نهضت جست وجو كرد و آن چيزي جز اصلاح امور و احياي فضايل انساني و كرامت بشري و معامله با وجود رحماني نبود. چنانكه قائد اعظم اين نهضت با صداي رسا فرمود: «انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدّي و شيعة ابي علي بن ابيطالب.» و اصلاح جامعه از كژي ها و انحرافات، خواسته باطني هر انسان آزاده اي است و به همين دليل است كه از آن هنگام تا به امروز نهضت عاشورا همواره مورد توجه مشتاقان حقيقت و جويندگان طريقت بوده و هست و هر روز رازي از آن واقعه پررمز و راز براي پويندگان راه كمال و سعادت گشوده شده و چون چشمه سار معرفت الهي همواره مي جوشد و تشنگان فضايل انساني را سيراب مي كند.

ما در سال «عزّت و افتخار حسيني» برآنيم كه يك بار ديگر به سوي آن درياي معرفت رفته و اين بار با رويكردي جامعه شناختي، در ساحل آن درياي موّاج به نظاره نشسته و توشه راه برداشته و ره كمال پيشه كنيم و پيامدهاي اجتماعي اين نهضت غرورانگيز را برشماريم. باشد كه اين حركت ناچيز مقبول اهل نظر افتد.