بازگشت

نتايج قيام حسيني


1ـ درهم شكستن اركان مخوف دين سالاري ساختگي اُمَوي كه امويان و يارانشان سلطه سلطنتي خود را بر آن استوار ساخته بودند و رسوا ساختن حاكمان تبهكار بني اميّه كه پيوسته در صدد اِحياي نظام جاهلي بودند.

2ـ بيدار كردن وجدانهاي خفته: شهادت فجيع امام حسين (عليه السلام) در كربلا موجي شديد از احساس گناه در وجدان مسلماناني كه او را ياري نكردند برانگيخت.

اين احساس گناه دو جنبه داشت: از يك طرف آنها را وادار مي ساخت كه گناهي را كه مرتكب شده اند با كفّاره بشويند و از طرف ديگر به كساني كه آنها را به ارتكاب چنين گناهي واداشته بودند، كينه و نفرت بورزند.

به طوري كه انگيزه قيام توّابين همان كفّاره ياري نكردن امام حسين (عليه السلام)، و انتقام گرفتن از امويان بود.

مقدّر چنين بود كه آتش اين احساس گناه، پيوسته برافروخته ماند و انگيزه انتقام از بني اميّه در هر فرصت به انقلاب و قيام بر ضدّ ستمگران منتهي گردد.

3ـ ارائه اخلاق جديد: قيام امام حسين (عليه السلام) موجب آن گرديد كه در جامعه، نوعي اخلاق بلند نظرانه پديد آيد.

امام (عليه السلام) و فرزندان و يارانش در قيام بر ضدّ بني اميّه، اخلاق عالي اسلامي را با همه صفات و طراوت آن نشان دادند.

آنان اين اخلاق را بر زبان نياوردند، بلكه با خون خود آن را مسجّل ساختند.

مردم عادي قبايل عادت كرده بودند كه دين و وجدان خود را به بهاي اندك بفروشند و در برابر ستمكاران گردن خم كنند تا از عطاهاي آنان بهره مند گردند.

هدف مسلمانان عادي همان زندگي روزمرّه شخصي بود و تنها به زندگاني خويش مي انديشيدند.

در آنان، دردهاي اجتماعي تأثيري نداشت، به قول شاعر:از درد سخن گفتن و از درد شنيدن با مردم بي درد نداني كه چه دردي است! تنها كوشش آنان اين بود كه دسترنج خويش را حفظ كنند و به توجيهات رهبران رام باشند، مبادا نامشان از فهرست حقوق بگيران حذف شود، لذا در مقابل جور و ستمي كه مي ديدند، خاموشي مي گزيدند و تمام تلاش آنها اين بود كه مفاخر قبيله اي خود را بازگو كنند و سنّتهاي جاهلي خويش را زنده سازند.

اصحاب حسين (عليه السلام) مردمي ديگر بودند كه در سرنوشت خويش با امام همراه شدند و با اين كه داراي زن و فرزند و دوستاني بودند و از بيت المال هم حقوقي دريافت مي نمودند و زندگاني نسبتاً راحتي داشتند و مي توانستند از لذّت هاي حيات برخوردار گردند، از همه اينها چشم پوشيدند و براي نثار جان در راه حسين (عليه السلام) با ستمگران به ستيز برخاستند.

براي بيشتر مسلمانان آن روز، اين نكته بسي جالب بود كه يك انسان بين زندگاني زبونانه و مرگ شرافتمندانه، مرگ با عزّت را بر زندگي با ذلّت ترجيح دهد.

براي مردم اين نمونه اي عالي و شگفت انگيز بود.

چنان خصلتي وجدان هر مسلماني را تكان مي داد و او را از خواب سنگين و طولاني راحت طلبي و فرصت طلبي بيدار مي كرد تا زندگي اسلامي شكلي ديگر گيرد؛ شكلي كه سالها پيش از قيام حسين (عليه السلام) از ميان رفته بود.

قيام امام حسين (عليه السلام) پس از ديري خاموشي، از نو موجب برانگيختن روح مبارزه جويي گرديد و اين چنين قيام حسيني و كربلاي خونين او، همه سدّهاي روحي و اجتماعي را كه مانع قيام و انقلاب مي شد، درهم فرو ريخت.

قيام حسين (عليه السلام) به مردم اين درس را آموخت كه به آنان بگويد: تسليم نشويد، انسانيّت خود را مورد معامله قرار ندهيد، با نيروي اهريمن بجنگيد، و همه چيز را در راه تحقّق آرمانهاي اسلام محمّدي (صلي الله عليه وآله وسلم) فدا سازيد.

قيام حسيني در وجدان گروه بسياري از مردم اين انديشه را برانگيخت كه با حمايت نكردن از حسين (عليه السلام) مرتكب گناه شده اند و بايد كفّاره بپردازند و كفّاره آن جز مبارزه با حاكمان جور و ظلم و ريشه كن نمودن بنياد فاسد استبداد، چيز ديگري نيست.

اين گونه پس از نهضت حسيني (عليه السلام)، در مكتب، روح انقلاب دميده شد و مردم در انتظار رهبري قاطع بودند و هرگاه پيشگامِ ظلم ستيزي را مي يافتند بر ضدّ حكومت بني اميّه دست به انقلاب مي زدند.

در همه اين انقلابها، شعار انقلابيون، خونخواهي حسين (عليه السلام) بود.

انقلاب توّابين و انقلاب مردم مدينه و قيام مختار ثقفي در سال 66 هجري و انقلاب زيد بن علي بن حسين (عليه السلام) در سال 122 هجري، نمونه هايي از ظلم ستيزي است كه همه آنها ريشه در حركت و قيام بي نظير حسيني (عليه السلام) دارد.

در اين انقلابها مسلمانان پيوسته به دنبال آزادي و عدالت بودند ـ كه حكومت كنندگان آن را خفه كرده بودند ـ و تمام اين تحرّكات به بركت تحرّك و قيام حسيني بود.

و اين گونه حسين (عليه السلام) درس حريّت و آزادگي و استقلال و ظلم ستيزي را تا دامنه قيامت به همه انسانها آموخت.

سخنان حضرت ابي عبداللّه الحسين، بهترين معرّف هدف والاي آن حضرت است، از سرتاسر كلمات حضرتش نداي انسان دوستي و حريّت و عدالت و ظلم ستيزي و مقاومت در برابر جور حاكمان زر و زور به گوش مي رسد.

از ميان كلمات قدسي آن حضرت، چهل حديث را برگزيده ايم كه تقديم خوانندگان ارجمند مي كنيم.