بازگشت

امام حسين اولين احياگر دين اسلام


حيات دين به اين است كه در جامعه، دين در مظاهر زندگي آن جامعه حضور داشته باشد. اگر دين از مظاهر زندگي كنار رفت، سلامت آن به خطر افتاده، گاهي هم

به مرگ مي رسد در زمان اباعبدالله الحسين به مرگ رسيد «و علي الاسلام السلام» يعني فاتحه اسلام را بايد خواند. از اسلام چيزي باقي نمانده است. وقتي رئيس حكومت، شرابخوار و قمارباز است مديريت كشور براساس رشوه و ربا و دزدي و دغل، وابستگي و ارتباط است و اصولا به تعبير امروز ما ارزشهاي ديني هيچ كجا ديده نمي شود، در اين صورت، اسلام حضور و حيات ندارد. در تاريخ اسلام و تاريخ احياي دين، اولين احياگر دين امام حسين (ع) است. حضرت علي (ع)براي روشن كردن افكار عمومي دست به اقدام زد. حركت امام حسين (ع) از آنجا شتاب بيشتري پيدا كرد كه ايشان را به فرمانداري احضار كرده، گفتند شما بايد با يزيد بيعت بكنيد. حضرت چه بكند؟ آيا همانجا بماند تا به اصطلاح سر او را زير آب بكنند و شايعه كنند كه ايشان به طور طبيعي از دنيا رفتند. «فخرج منها حائفا يترقب» حضرت تصميم گرفت كاري بكند كه دنياي اسلام را تكان بدهد و افكار عمومي را بيدار كند كه اين حكومت، حكومت اسلام نيست. حضرت، مخفيانه از مدينه خارج شد چرا كه اگر حكومت اطلاع پيدا كند، ايشان را دستگير، و براي ايشان محدوديت ايجاد مي كنند؛ بنابراين به مكه آمدند به دليل مصونيتي كه آن شهر داشت. تقريبا سه ماه در مكه بودند. اين سه ماه، آنطور كه تاريخ منعكس كرده است، كار حضرت تبليغ بود و نه درس و نقل حديث، و نه فقه و كلام. حضرت در مقابل سؤالات ديداركنندگان اوضاع را شرح مي داد و وظيفه ي هر كس را به تناسب درك سياسي - اجتماعي اش معين مي كرد تا اينكه افكار عمومي را آهسته آهسته تكان داد اخبار به همه جا انتقال يافت. نامه ها به حسين (ع) رسيد و از حضرت دعوت شد. در نامه ها تصريح شده بود كه اگر شما بياييد، ممكن است در سايه ي رهبري شما به هدايت برسيم و اسلام را نجات بدهيم. آنگاه حضرت به نامه نگاري پرداختند و در آنها اوضاع را تشريح، و وظيفه را تعيين كردند. حضرت نامه ها را نوشتند و از افرادي دعوت كردند. كساني هم اجابت كردند و آماده شدند. بتدريج حكومت هم وارد عمل شد و داستان كربلا اتفاق افتاد. راه ها را بستند، رفت و آمدها را كنترل كردند و نامه ها را گرفتند. جلو انتقال اخبار را گرفتند. اباعبدالله (ع) براي احياي اسلام، افكار عمومي را حركت دادند حكومت به دليل تسلطي كه داشت مانع اين كار مي شد و اين روشنگري عمومي به كندي پيش مي رفت. حضرت راهي را انتخاب كرد تا در جامعه حركتي ايجاد كند. مهم نيست كه حضرت كشته شوند.

مهمتر آن است كه مردم بيدار شوند و اسلام از اين حالت بيرون بيايد و واقعا اين كار هم شد. با كشته شدن حضرت و طبعا با اسارت اهل بيت ايشان، موجبات بيداري مردم فراهم آمد. حسين بن علي (ع) پسر پيامبر بود و همراه با تعدادي از اطرافيانشان كشته شدند. كشته شدن حضرت را نمي توان پوشاند. به هر حال، او از مدينه خارج شده بود از راه هاي معمولي حركت كرده بود سه ماه در مكه بود، با مردم تماس داشت، بويژه زمان خروج از مكه كه حركتي فكري ميان عامه مسلمانان، كه براي انجام مراسم حج به مكه آمده بودند، ايجاد كرده. چرا حسين اين كار را انجام مي دهد؟ اين چه وقت خروج از مكه است؟ اما جواب اصلي حسين اين است كه حكومت تصميم گرفته است كه در مكه حسين (ع) را به قتل برساند. حكومت مي خواهد حسين را به قتل برساند؟! چراها شروع مي شود و نوعي تحرك براي روشن شدن مسائل عامه به وجود آمد. نتيجه ي زيادي نبخشيد چون وسعت بيداري عامه مردم كم بود، لذا حضرت با شهادت اين كار را كرد و با اسارت تكميل شد. زينب كبري (ع) با به عهده گرفتن سفر اسارت، اوضاع را تبيين كرد تا اينكه اسلام رفته رفته حركت كرد. بعد از حادثه كربلا نهضت توابين شروع شد، حكومت فشار بيشتري آورد. جريان كشتار مدينه و پس از آن كشتار مكه پيش آمد. عامه ي مردم عليه حكومت بني اميه شوريدند و يزيد منقرض شد.