بازگشت

امام حسين؛ حيات و مرگ با عزت


امام حسين عليه السلام در جملات نوراني خود، حيات واقعي را در گرو عمل به حق و رها شدن انسان ها از بردگي و بندگي دنيا، آثار و تعلقات آن و حركت بسوي عبادت و تسليم شدن، در محضر خداوند سبحان مي داند، لذا مي فرمايد: «اَلا تَرَونَ اَنَّ الْحَقَّ لا يُعْمَلُ بِه؛ [1] آيا توجه نمي كنيد، كه به حق عمل نمي شود».

شعار بزرگ امام حسين عليه السلام «هيهات مِنَّا الذَّلَةَ» بيان گر اين واقعيت است؛ هر زماني زندگي انسان ها در زير چتر حاكمان ظالم و زورگو قرار گرفت، آن ها را از اعتقاد و ايمان و عمل صالح دور نموده و مردم را بي چون و چرا تحت بردگي خود در مي آورند، ديگر زنده ماندن و


زندگي همه اش ننگ و ذلت مي گردد. در اين جا مرگ بر حيات مقدم گرديده و در نظام ارزشي دين و شريعت الهي شهادت در جايگاه والايي قرار مي گيرد، تا انسان را به محضر الهي رسانده و راه عشق بازي را روشن نمايد.

پس امام حسين عليه السلام فرمود: «اِنّي لا اَرَي المَوتَ اِلاَّ سَّعادَةَ وَ الحياةَ مَعَ الظَّالِمِينَ اِلاَّ بَرَماً؛ [2] به درستي كه من مرگ را جز سعادت، چيز ديگري نمي بينم و زندگي با ستمگران را جز ناكامي و تلخي نمي دانم». حضرت زندگي با مؤمنين و متقين را شيرين مي دانند، حيات واقعي را در گرو اعتقادات ديني و يا حكومت عدل الهي بيان مي نمايند.

لذا خداوند در قرآن شريف مي فرمايد: «يا اَيُّهاَ الَّذينَ امَنُوا اَستَجيبُوا لِلَّهِ و لِلرَّسول اِذا دَعاكُم لِما يُحْييكُم؛ [3] اي مؤمنين، زماني كه خدا و رسولش شما را دعوت نمودند، اجابت و عمل نماييد، براي اين كه شما را زنده مي نمايد». در اين فرمان؛ حيات و زندگي واقعي در گرو اطاعت از خدا و رسولش بيان شده، كه همان كه قرار گرفتن در طريق وحي و نبوت و امامت مقامات معصوم عليهم السلام مي باشد.

امام علي عليه السلام فرمود: «اَلتُوحيدُ حَياةُ النّفس [4] ؛ توحيد و يگانگي خداوند، زنده بودن جان انسان را بيانگر است». لذا مشرك و كافر مرده است، اگر چه ظاهراً از جهت مادي زنده است.


حضرت فرمود: «لا حَياةُ اِلاَّ بِالدِّين [5] ؛ زندگي و زنده بودن در گرو دين داري مي باشد». ديانت انسان گوياي حيات واقعي اوست.



زندگي هر بشر بسته به ايمان است بس

ماوراء اين جهان جمله ز قرآن است و بس



مرگ در نزد همه انسانها و در همه مكتب هاي الهي و غير الهي حقيقتي انكار ناپذير است. لذا به گزيده ائي از انديشه اهل بيت عليهم السلام در اين مورد اشاره مي گردد.

امام حسين عليه السلام فرمود: «خُطَّ المَوْتُ علي وُلدِ آدَم مَخَطَّ القَلادَةِ عَلي جيدِ الفَتاةِ؛ [6] مرگ بر فرزندان آدم كشيده شده، مثل گردبند بر گردن جوان ها».



«اَلمَوتُ اَوْلي مِن رُكوبِ العارِ

وَ العارُ اَوْلي مِن دُخُولِ النّار؛ [7] .



مرگ بهتر از سوار شدن به مركب ذلت و خاري است، و ننگ بهتر از وارد شدن به جهنم است».

امام فرمود: «اِنْ لَمْ يَستَقِم دِينُ مُحَمد صلي الله عليه وآله اِلاّ بِقْتلي، فَياسُيُوفُ خُذِيني؛ اگر دين محمد صلي الله عليه وآله استوار نمي گردد، مگر با شهادت من، پس اي شمشيرها مرا در بر گيريد».


حضرت امام حسين عليه السلام فرمود: «لَيسَ شَأني، شَأنُ مَنْ يَخافُ المَوتَ؛ جايگاه من، منزلت ترسيدن از مرگ نيست»،

هم چنين فرمود: «ما اَهْوَنَ المَوتُ، عَلي سَبيلِ نَيلِ العِزِّ وَ اِحْيآءِ الْحَقِّ؛ مرگ در راه رسيدن به عزت و حق، زنده شدن و حيات واقعي چه آسان است».

سپس فرمود: «لَيسَ المَوتُ فِي سَبِيلِ العِزَّ، اِلاَّ حَياةً خالِدَةً وَ لَيسَتِ الحياةُ معَ الذُّلِّ الاَّ المَوتُ الذِّي لاَ حَياةَ مَعه؛ مرگ در راه عزت، چيزي جزء زندگي ابدي نيست.و زندگي با ذلت و خواري نيست، مگر مرگي كه حيات [واقعي] با آن نيست».

در ادامه فرمود: «اَفَبِالمَوْتِ تُخَوِّفُني. هَيهات. طاشَ سَهْمُكَ وَ خابَ ظَنُّكَ، لَسْتُ اَخافُ الْمَوتَ؛ آيا با مرگ مرا مي ترساني. افسوس، تير تو خطاء رفته است. گمان [و برداشت] تو اشتباه است، من از مرگ نمي ترسم».

امام فرمود: «اِنَّ نَفْسِي لاَكْبَرُ، وَ هِمَّتِي لاَعْلي، مِنْ اَنْ اَحْمِلَ الضَّيمَ، خَوْفاً مِنَ المَوتِ، وَ هَلْ تَقْدِرُونَ عَلي اَكْثَرِ مِنْ قَتْلي؛ به درستي كه روح من [و جانم] بزرگتر و همتم بالاتر از اين است، كه پستي را از ترس مرگ حمل كنم و آيا شما بيشتر از كشتن من قدرت داريد»؟


سپس امام از مرگ استقبال مي نمايد، و مي فرمايد: «مَرْحَباً بِالقَتْلِ، في سَبيلِ اللَّهِ و لكِنَّكُمْ، لا تَقْدِرُونَ عَلي هَدْمِ مَجدي وَ مَحْوِ عِزّي وَ شَرَفي، فَاِذَاً لا اُبالي بِالقَتلِ؛ [8] آفرين بر مرگ در راه خدا، و لكن شما قدرت بر تخريب بزرگي و از بين بردن عزت و شرفم را نداريد. پس در اين زمان من با كي از كشته شدن ندارم.

«اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْيايَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتي مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلَ مُحَمَّدٍ؛ [9] خدايا زنده بودن و مرگم را چون حيات و مرگ حضرت محمد و اهل بيت او قرار بده».


پاورقي

[1] تحف العقول، ص 245.

[2] بحار، ج 44، ص 192.

[3] انفال آيه 24.

[4] غررالحکم.

[5] غررالحکم.

[6] بحار، ج 44، ص 366.

[7] بحار، ج 44، ص 392.

[8] نهج الشهاده، ص 225.

[9] زيارت عاشورا.