بازگشت

امام حسين و عبادت الهي


تاريخ زندگي بشر از روزهاي اول تاكنون، نشانگر فطرت پرستشي اوست. يعني در وجود انسان غريزه بندگي و عبادت وجود داشته و دارد، ولي اين فطرت سالم نياز به راهنما و هدايت دارد. گاهي به وسيله كج انديشان و شياطين، انسان ها به سوي عبادت بت ها كشيده شده و گاهي به عبادت فرشته ها و ملائكه و اجسام ديگر حتي ستارگان آسماني منجر شده است. اما خداوند، راه هدايت اين غريزه را به وسيله وحي و نبوت بيان نموده است. لذا در روايات و آيات بحث بندگي و عبادت خداوند بلند مرتبه به شكل وسيعي مطرح گرديده است. ما اين انديشه را از بيان امام


حسين عليه السلام آغاز مي كنيم، كه فرمود: «اِنَّ قَوماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغبَةً فَتِلكَ عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبةً فَتِلكَ عِبادَةُ العَبيدِ و اِنَّ قوماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكراً فِتِلكٌ عِبادَةُ الاَحرارِ وَ هِيَ اَفضَلُ العِبادَةِ؛ [1] درستي كه گروهي خدا را از روي شوق عبادت مي نمايند، اين پرستش تاجران است، به طور قطع گروهي خدا را از روي ترس عبادت مي نمايند و اين عبادت بردگان مي باشد. و گروهي خدا را از روي تشكر و قدرداني نعمتها عبادت مي كنند و اين عبادت آزادگان و با فضيلت ترين عبادات مي باشد».

خوشا به سعادت انسان هايي كه بتوانند، معبود و معشوق و محبوب خويش را با شايسته ترين طريق و عالي ترين شناخت و شعور عبادت نمايند، تا شيريني عشق بازي در محضر محبوب را چشيده و ديوانه و مست او گردند.

خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: «مَا خَلَقتُ الجِنِّ وَ الاِنسَ اِلاَّ لِيَعبُدُونَ؛ [2] جن و انس را نيافريديم، مگر براي عبادت و شناخت». عبادتي كه به انسان معرفت و شعور نسبت به معبود خويش ارزاني ننمايد، عبادت حقيقي و واقعي نخواهد بود.



پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 75،ص 117.

[2] ذاريات 56:51.