بازگشت

امام حسين و امر به معروف و نهي از منكر


از اصول عملي دين اسلام و همه اديان آسماني و سرلوحه همه فضيلت هاي علمي و عملي و با ارزش ترين اعمال طبق روايات و آيات، امر به معروف و نهي از منكر است. اولين و آخرين كار انبياء و ائمه عليهم السلام براي زنده نمودن ارزش هاي انساني و خوبي ها، زدودن گناه و فساد، ظلم، شرك و كفر، امر به معروف و نهي از منكر، شناساندن خوبي ها و بدي ها و معرفي ملاكِ تشخيص آن ها بوده است. هم چنين از جانب خداوند خوبي ها و بدي ها در هدايت تكويني، به نفس انسان الهام گرديده و در هدايت تشريعيِ ويژه انسان، به وسيله وحي و نبوت و امامت تشريح و تبيين گشته است.


خداوند در سوره مباركه شمس بعد از يازده قسم به خودش و همه هستي فرموده: «فَاَلهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْويهَا قَد اَفلَحَ مَن زَكّيهَا وَ قَد خَابَ مَن دَسّيهَا؛ [1] پس خداوند خوبي ها و بدي ها را به نفس انسان الهام نمود، كسي كه نفس و جان خويش را پاك نمايد، قطعاً پيروز است. و كسي كه طريق مكر و حيله را طي نمود، به هدف نمي رسد». لذا همه انسان ها خوبي ها، اعمال و رفتاري را كه طبيعت و وجدان پاك بشر دوست مي دارد و هر چه را نفوس انساني از آن ها متنفّر است، خداوند الهام نموده و بشر آن ها را مي فهمد، چنان كه نفوس پاك انسان، خوبي امر به معروف و نهي از منكر را هم مي شناسد. اما ناخوشايند بودن اين دو امر الهي و عقلي و وجداني در نزد بعضي از مردم جامعه، به علت وجود حجاب هاي نفساني، غرور و تكبر، منافع زودگذر دنيايي، اهداف غير عقلايي و شرعي مي باشد. زيرا عقل و شرع هيچ زماني امر به خلاف فطرت و وجدان سالم نمي نمايند. بلكه دستورات آن ها براي تأمين امنيت و سعادت دنيا و آخرت بشر است. لذا خداوند اين دو ركن مهمي كه حيات و عزت انسان در گرو آن است، به روح و انديشه انسان ها وحي و الهام نموده است. و حركت بر عليه آن دو امر الهي مسيري بر خلاف عقل و وجدان سالم، شرع و وحي الهي خواهد بود، كه سرانجام سقوط و ذلت در پي خواهد داشت. لذا اهميّت و بزرگي اين دو واجب الهي تا آن جاست، كه خداوند


بهترين امت ها را در قرآن امر كنندگان به معروف و نهي كنندگان از منكر بيان نموده است: «وَ لتَكُن مِنكُم اُمَّةٌ يَدعُونَ اِلَي الخَيرِ وَ يَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ يَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَ اُولئِكَ هُمُ المُفلِحُونَ؛ [2] . هر آينه از شما گروهي دعوت به خوبيها مي كنند و امر به معروف و نهي از منكر مي نمايند و اينان پيروز و رستگارند». معروف: كارها و اعمال شناخته شده مورد عنايت انسانها است، كه همه، آن ها را نيكي و خوب مي دانند. منكر: اعمال و رفتاري كه مورد انزجار و تنفر طبيعت، وجدان و عقل سالم انسانها است. (منكر: خلاف فطرت و معروف: موافق فطرت مي باشد).

خداوند در قرآن مي فرمايد: «كُنتُم خَيرَ اُمَّةٍ اُخرِجَت للِنَّاسِ تَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ وَ تَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَ تُؤمِنُونَ بِاللَّه؛ [3] شما بهترين امت ها شديد. آن امتي كه براي مردم خارج شدند (آفريده شدند)، چون امر به معروف و نهي از منكر مي نماييد و ايمان به خداوند داريد». اين آيه شريفه اهميت هجرت، جهاد و تحمل مشكلات را براي زنده نمودن جامعه و نجات آن از ملاك هاي برتري قرار داده است. زيرا بهترين مردم كساني هستند، كه در جهت منافع دنيوي و اخروي، مادي و معنوي مردم قدم بر مي دارند و آن ها را به معروف و منكر آشنا ساخته و امر و نهي نموده و قدرت ايماني جامعه را در پرتو ارزش هاي توحيدي بالا مي برند.


لذا در زيارتنامه امام حسين عليه السلام مي خوانيم: «وَ اَشْهَدُ اَنَّك قَد اَقَمتَ الصَّلوةَ وَ اتَيتَ الزَّكاةَ وَ امَرتَ بالمعروفِ و نَهَيتَ عَنِ المُنكر؛ [4] شهادت مي دهم كه تو [اي حسين بن علي عليه السلام] نماز را اقامه كردي و زكاة را اداء نمودي و دستور به خوبي ها دادي و از بدي ها بازداشتي». توضيح آن كه؛ شهادت مي دهم، با خون خود و يارانت، نماز خونين عشق را در مسلخ عاشقان اقامه كردي و با جان خويش زكات، كه حق محرومين جامعه است، اداء نمودي و در مقابل همه كفر و شرك، معروف را با نثار جانتان به جامعه معرفي نموده و منكر را كه مصداق بارز آن بيعت با يزيد و انديشه هاي پليد او بود بيان نمودي.

امام حسين عليه السلام فرمود: «اِعتَبرُوا اَيُّهَا النّاسُ بِمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أَولِياءَهُ مِن سُوءِ ثَنائِهِ عَلي الأَحبارِ إذْ يَقُولُ: «لَولا يَنهاهُمِ الرَّبّانيُّونَ وَ الأَحبارُ عَن قَوْلِهِمْ الإِثمِ» وَ قالَ: «لَعَنَ الذّينَ كَفَرُوا مِن بَنِي اِسْرائِيلَ - إِلي قَولِهِ - لَبِئْسَ ما كانُوا يَفعَلُون» وَ اِنّمَا عَابَ اللَّهُ ذلِكَ عَلَيهِم لاِنَّهُم كانُوا يَرَونَ مِن الظَلمَةِ الَّذِينَ بَينَ أظهَرِهِم المُنكَرَ وَ الفَسادَ فَلا يَنْهَونَهُم عَن ذلِكَ رَغْبَةً فِيما كانُوا يَنالُونَ مِنهُم وَ رَهبَةً مِمّا يَحْذُرونَ؛ [5] اي مردم! عبرت و درس بگيريد، به واسطه آن چه خداوند دوستانش را از بدي ستايش عالمان يهود نصيحت نمود»: چرا علماء يهود گناه را ديدند و نهي نكردند؟ آنها مورد لعن هستند. بدرفتاري نمودند، خداوند بر آنها عيب


گرفت؛ چرا كه ظلم، فساد و منكر را ديدند و نهي نكردند، يا به خاطر منافع خودشان يا از ترس ديگران.

امام حسين عليه السلام به قرآن استشهاد نمود: «فَلا تَخشَوهُمْ وَ اخشَوْنِ؛ [6] از آن ها [در راه انجام تكليف و امر به معروف و نهي از منكر] نترسيد، از من بترسيد». [7] .

وصيت امير المؤمنين، انبياء الهي، ائمه هدي عليهم السلام، انسانهاي الهي و شهدا راه حق و فضيلت، امر به معروف و نهي از منكر بوده و همه در مسير تحقق آن هجرت و جهاد نموده تا به شهادت رسيدند، حضرت موسي و ابراهيم عليهما السلام در مقابل فرعون و نمرود زمان خود، پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم در مقابل ابوسفيان ها در جهت ريشه كن نمودن شرك و بت پرستي و زنده نمودن توحيد، علي عليه السلام در مقابل ناكثين، قاسطين و مارقين و امام حسين عليه السلام در مقابل يزيديان، از شهادت يحيي بن زكريا عليه السلام گرفته تا سرهاي بريده كربلا و نينوا، همه براي تحقق و عمل به اين فريضه الهي صورت گرفته است. لذا اين دو اصل در روايات از آن چه آفتاب بر آن مي تابد، با ارزش تر بيان شده است، و هم چنين، كارهاي ديگر در مقابل امر به معروف و نهي از منكر به كف روي آب و يا قطره آب در دريا تشبيه گرديده است. لذا بايد اين دو امر مهم به بهترين روش بيان گردد. زيرا واجب تر از همه واجبات و موجب زنده شدن همه آن ها و زدودن محرمات و ايجاد تقواي الهي در فرد، جامعه و حكومت مي گردد.



پاورقي

[1] شمس 8:91-10.

[2] آل‏عمران 104:3.

[3] آل‏عمران 110:3.

[4] بحار، ج 97،ص 160.

[5] بحار، ج 97،ص 79.

[6] مائده 3:5.

[7] تحف العقول، ص 240. خطبه مفصلي مي‏باشد که اهل تحقيق مراجعه کنند.