بازگشت

دوري از دشنام


قرآن، كلام زيباي حق است و پيروان خويش را دعوت كرده است كه با مردم به نيكي سخن بگويند «و قولوا للناس حسنا» و از اينكه حتي به كافران دشنام داده شود نهي كرده است. چنانكه مي فرمايد: «و لا تسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبوا الله عدوا بغير علم »: به آنان كه غير خدا را مي خوانند دشنام ندهيد تا مبادا آنها از روي جهالت خدا را دشنام دهند.

گويا اميرمؤمنان(ع) به هنگامي كه مشاهده مي كند يكي از اصحابش به سپاه معاويه دشنام مي دهد، مي فرمايد: «اني اكره ان تكونوا سبابين »: من دوست ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد. و در يكي از نقلها آمده است كه به حجر بن عدي و عمرو بن حمق فرمود: «كرهت ان تكونوا لعانين شتامين،... و لكن لو وصفتم مساوي اعمالهم فقلتم من سيرتهم كذا و كذا و من اعمالهم كذا و كذا كان اصوب في القول ». ناخوشايند است براي من كه شما را دشنامگر ببينم ولي اگر اعمال بد و سيره ناپسند آنها را بيان كنيد بهتر خواهد بود. آن دو گفتند: اي اميرمؤمنان، ما موعظه ات را به جان و دل پذيراييم و خود را با آدابي كه به ما مي آموزي مؤدب خواهيم ساخت.

به همين سبب بود كه امام صادق (ع) دوستي چندين ساله خويش را با فردي كه به غلام و خدمتگزارش فحش و ناسزا گفت، قطع نمود.