بازگشت

تساوي مبدأ در خلقت انسان ها


خلقت همه انسان ها، از يك نفس شروع گشته است.

يا اَيُّهَاالنَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَة [1] .

«اي مردم! به پروردگارتان تقوا بورزيد، آن كه شما را از يك نفس آفريده است.»

ظاهر ابيات معروف سعدي در اتحاد انسان ها، اين دو نوع (هشتم و نهم) است كه مي گويد:



بني آدم اعضاي يكديگرند

كه در آفرينش ز يك گوهرند



چو عضوي به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار



تو كز محنت ديگران بي غمي

نشايد كه نامت نهند آدمي



ولي جلال الدين محمد مولوي در ديوان شمس تبريزي، منشأ وحدت انسان ها را عميق تر و عالي تر و از جهات متعدد مطرح مي سازد:

اين همه عربده و مستي و ناسازي چيست؟

نه همه همره و هم قافله و همزادند!

در مثنوي نيز چنين مي گويد:



بر مثالِ موج ها اعدادشان

در عدد آورده باشد بادشان



مفترق شد آفتاب جان ها

در درونِ روزن ابدان ها



چون نظر بر قرص داري خود يكي است

آن كه شد محجوب ابدان در شكي است



تفرقه در روح حيواني بُوَد

نفس واحد روح انساني بُوَد



چون كه حق رشّ عليهم نوره

مفترق هرگز نگردد نور او



روح انساني كنفس واحده است

روح حيواني سفال جامده است [2] .




پاورقي

[1] سوره نساء، آيه 1.

[2] ر.ک: تفسير و نقد و تحليل مثنوي، محمدتقي جعفري، ج 3، ص 158.