بازگشت

قدرت به يك معني حقيقتي است ناآگاه


قدرت وقتي كه در اختيار يك انسان قرار مي گيرد، از اين جهت كه به فعاليت افتادن آن مربوط به اراده انسان مي شود، همان گونه كه بي اختيار مي گردد، از سرنوشت خود، ناآگاه هم مي باشد. اين مطلب در سطرهاي بعدي توضيح داده مي شود.

ناآگاه بودن قدرت در واقعيات فيزيكيِ عيني كاملاً روشن است، مانند انواع نيروهايي كه در طبيعت وجود دارند و هم چنين اقسام انرژي ها كه از يك جهت از مصاديق نيروها مي باشند. اين نيروها و انرژي ها كه در عالم طبيعت در جريان هستند، كار خود را چه در جهت سازندگي و چه در جهت تخريب، با آگاهي و تدبير قبلي و آزادي از ذات خود انجام نمي دهند. اما ناآگاه بودن يا بي اختيار بودن قدرت در اَشكال علم و اراده و فعاليت هاي انساني، از آن جهت است كه تابع مديريت انساني است كه آن را اداره مي كند و از آن بهره مي جويد. به همين علت است كه ارزش فعلي قدرت، به هدف گيري و فعاليت قدرتمندي بستگي دارد كه آن را دارا مي باشد.