بازگشت

پيشگفتار


آرزوي قلبي ام از زمان طلبگي، نوشتن كتابي درباره شخصيت امام حسين عليه السلام بود. علامه جعفري قدس سره

اگر از يك فرد عامي، از هر مذهب و نژادي كه باشد، تعداد حوادث بزرگ تاريخ را سؤال كنيم، بي درنگ تعدادي از وقايع بزرگ تاريخ را كه شايد تعداد آن ها از مجموع انگشتان دو دست بيشتر نباشد، نام مي برد. اگر همين سؤال را از يك محقق تاريخ بپرسيم، شايد در عرض چند لحظه، فهرست چند صفحه اي از اين حوادث را به ما ارائه دهد. اگر به همين مورّخ، چند روز فرصت دهيم تا با كاوش بيشتر پاسخ ما را بدهد، سياهه او، شايد به چند مجلّد برسد.

آري، تاريخ انسان، مملوّ از حوادث كوچك و بزرگ است. نيز اگر در پي ريشه هاي اين حوادث برآييم، به چند مورد مشترك برخورد مي كنيم. در ميان اين موارد، آن كه از همه برجسته تر است و ريشه در خود آدمي دارد، قدرت پرستي - با همه ابعاد و تجليّات آن - است. افسوس، كه هنوز و شايد هيچ گاه، بشر نتواند با عبرت آموزي از تجربه تاريخي خويش، به تعديل اين خصيصه ويران گر بپردازد. در تاريخ، هر كجا كه عامدانه خوني بر زمين ريخته شده است، رد پايي از اين خصلت نكوهيده و منفور وجود دارد. زمين، از طغيان اين صفت چه نعش هايي را كه در خود جاي داده و آسمان، آسمان از نعره آن، چه فريادهايي را كه شنيده است. سينه تاريخ از اين گونه حوادث، كه ريشه در «اثبات خود و نفي غير خود» دارد، آكنده است.

در ميان اين حوادث كوچك و بزرگ، بعضي از آن ها از جاودانگي ابدي برخوردارند. اين حوادث، ديوار نژاد، رنگ و... را فرو ريخته، و جهاني مي شوند. بدين ترتيب، هر تلاشي براي محو خيزش و فراروي و فروريزي اين حوادث، سرنوشت محتوم شكست را براي عاملان آن در پي دارد. علّت اين فراگيري همگاني، رنگي از تقدس است كه در مركز اين حوادث وجود دارد. هر چه عيار قدسيّت آن ها بالا رود، حادثه زنده تر و پوياتر مي شود. دليل وجود اين تقدس، رويارويي حمايتگران حق و حمايتگران باطل - فارغ از نتيجه اين رويارويي - است. در اغلب حادثه ها - با همه بزرگي ممكن - طرفينِ شكل دهنده حادثه از مراتب گوناگوني از آن چه كه آن را باطل تعبير مي كنيم، برخوردار بوده اند. اين حوادث، اگرچه مورخ و محقق را مشتاقانه به كشف ريشه ها، علل و نتايج آن ترغيب مي كند، اما براي مردم معمولي، يادآور هيچ برجستگيِ غليان كننده احساسات و عواطف نبوده است؛ به همين دليل، از ويژگي لازم براي پويايي و تحرك توده ها تهي است. بر عكس، در حوادثي كه به شهادت تاريخ، حمايتگران حق در مقابل حمايتگران باطل قرار گرفته اند، انرژي هاي گوناگوني نهفته است كه هركجا «آدم»، با وصف انسانيت موجود باشد، هيجاني مقدس درون او را خواهد شوراند. و اين چنين است حادثه كربلا، و داستان خونين حسين فرزند علي بن ابي طالب عليه السلام؛ كه بدون ترديد، نمونه استوار و هميشگي آن محسوب مي شود.

آري، واقعه نينوا، جوشان ترين منبع خيزش ها و قيام هاي مذهب تشيّع بوده است. اين حادثه، از چنان لايه هاي ژرف و ناپيدايي برخوردار است كه مي تواند براي هميشه، مايه جذابيت هر مورّخ، محقق، مبارز و كاوشگرِ قابليت هاي انساني باشد. شايد به همين دليل است كه فيلسوف و حكيم فرزانه، مرحوم علامه جعفري - عظّم اللّه ذكره - مي گويد: «حاضر بودم تمام زندگي ام را بدهم، تا مردي چون ويكتورهوگو درباره امام حسين عليه السلام مطلب بنويسد».

به نظر مي رسد، تعداد كتبي كه تنها شيعيان درباره اين واقعه و شخصيت هاي حاضر در آن نوشته اند، بيش از همه كتبي باشد كه درباره هر يك از حوادث ديگر، نوشته شده است. با اين حال، هر سال بر شمارگان اين قبيل آثار، افزوده مي شود. متأسفانه، اغلب اين آثار، فاقد ژرف نگري هاي لازم براي درك ابعاد انسانيِ عميق اين واقعه بزرگ است. شايد يك دليل آن، تعهدي است كه نويسندگان اين كتاب ها در خود احساس مي كنند تا به هر شكل ممكن، فقط روايت خود را از اين حادثه بيان كنند. از اين روست كه اغلب اين آثار، تنها روايت گر ماجراي چند ماه منتهي به حادثه، و به ويژه چند روز آخر، با ذكر حداكثر جزئياتِ ممكن است.

كتاب حاضر نيز ماحصل چنين تعهد والايي است، با اين تفاوت كه نويسنده آن، فيلسوفِ انسان بود، و از توانايي هاي كافي براي تعمق و غور در لايه هاي زيرين اين حادثه برخوردار بود. براي او، حادثه كربلا، با تمام عظمت و دردناكي اش، تنها وجه پيداي قضيه بود، كه از وجه عظيم و ناپيداي خود خبر مي داد.

اما افسوس، افسوس! چنين مقدر شد كه علامه جعفري به آسمان بپيوندد، و مثل برخي آثار ارزشمندِ ناتمامش، كتاب امام حسين عليه السلام شهيد فرهنگ پيشرو انسانيت نيز ناتمام بماند، اگرچه وجوهِ گوناگون شخصيتِ اين شهيد فرهنگ پيشرو انسانيت، هرگز تمامي ندارد.

با درگذشت اين ديده بانِ جانِ عظيمِ انساني، مؤسسه تدوين و نشر آثار علامه جعفري، براي تكميل كتاب حاضر، مجموعه سخنراني هاي آن عزيزِ از دست رفته را كه در دهه هاي محرم و با موضوع قيام خونين نينوا، در سال هاي متوالي ايراد شده بود، استخراج و پياده كرد، و با صرف مدتي طولاني، تدوين و تنظيم آن انجام گرفت. از اين رو، كتاب حاضر دو بخش كلي دارد:

بخش نخست، دست نوشته هاي استاد، و بخش دوم، شامل سخنراني هاي ايام محرم است كه به درخواست عده كثيري از دوستداران و ارادتمندان و با همت خانم عذرا جعفري، با دقتي قابل ستايش، استخراج و پياده شد. پس از آن با زحمات و تلاش هاي صادقانه و بي شائبه همكاران و دوستان، مراحل مقدماتيِ اثر حاضر در مؤسسه تدوين و نشر آثار علامه جعفري آماده، و هم چنين با بذل عنايات سروران و استادان گرامي، آقايان: شادروان داريوش شاهين، منوچهر صدوقي سُها، عبداللّه نصري، شهرام تقي زاده انصاري، حسين صاعدي و محمد رضا جوادي، بازبيني آن انجام، و به شكل كتاب مهيّا شد.

اين كتاب - به مانند تمام آثار علامه جعفري - شامل نكات و ظرايف و دقايق بسيار ويژه اي است كه پژوهشگران به هنگام مطالعه، بر آن ها واقف مي شوند.

ناگفته نماند كه محتواي اين اثر، طبق برآورد استاد فقيد، حدود چهارصد صفحه در نظر گرفته شده بود، اما فقط نود و نه صفحه دست نويس آن نگارش يافت. كه همين جرعه نيز بسي سيراب گر است و جان پرور.

اهل قلم آگاه اند كه بازآوري سخنراني در قالب نوشتار، زحمت هاي ديگري دارد و دقت نظر، صبر، متانت و فرهنگ خاصي مي طلبد، و بايد حساسيّت سخنران در كار را نيز - با تمام سنگيني آن - در نظر گرفت، و آداب سخنراني را به آداب نثر درآورد. لذا، اين سخنراني ها در فواصل زماني معين، چندين مرتبه جرح و تعديل و ويراستاري شد تا در آرايشي كه پيش روست مهيا شود.

به ويژه، امانت سخن و رعايت نكات و اشارات، و توجه به نگرش خاصي كه استاد در هر زمينه در سخن به كار مي برد، بار امانت داري را ثقيل تر مي كرد كه اميدواريم در تكوين آن موفق بوده باشيم.

... و سرانجام مي دانيم كه اگر آن عزيز از دست رفته، مجال اتمام اثر را مي يافت، كيفيت اثر حاضر، به مراتب غني تر از صورت موجود بود. بي شك، آن غوّاص درياي معرفت، از دل اين حادثه بزرگ، مرواريد جان انساني را مي يافت، اما همين صورت موجود نيز، از شگفتي هاي عظيم كمتر گفته شده واقعه سترگ عاشورا، لبريز است. اين يك حقيقت بديهي و پر واضح است، زيرا نويسنده و گوينده حكيم آن، از جغرافياي جان انسان آگاه بود.

علي جعفري - تابستان 1380