بازگشت

مقدمه


رويداد غم انگيز و جانگداز شهادت حضرت امام حسين (ع) و يارانش در عاشوراي سال 61 پس از هجرت بسياري از نويسندگان را بر آن داشته است كه به اندازه ي وسع و بضاعت و استطاعت خويش در انتقال اين حماسه ي حسيني به نسل هاي پس از خود بكوشند. برخي كنجكاوان مي پرسند «رويدادهاي عاشورا چگونه ثبت و ماندگار شد. بي ترديد حوادث بسياري در طول تاريخ رخ داده و كم تر رويدادي درست به دست نسل هاي پسين رسيده است. حتي در عصر رسانه ها، چه بسا واقعه اي طي چند روز به گونه هايي متفاوت ثبت و ضبط مي شود.

شگفت آن كه به خلاف همه تلاش هايي كه براي به فراموشي سپردن و يا مسخ و تحريف نهضت عاشورا به كار گرفته شده باز هم از همه ي رخدادها روشن و دقيق تر به نسل هاي بعدي گزارش شده. اگر از داستان هاي ساختگي سده هاي اخير كه روي انگيزه هاي سياسي، اعتقادي و يا عاطفي به آن حادثه نسبت داده اند بگذريم، كم تر واقعه اي در تاريخ وجود دارد كه متون نخستين درباره ي مفاد اصلي آن تا اين اندازه اتفاق نظر داشته باشند. علت اين اتفاق نظر در متون نخستين را مي توان راويان صدق و واثقي دانست كه خود در حماسه ي عاشورا حضور داشته اند و مشاهدات خويش را گزارش كرده اند كه افراد زير از آن شمارند:


الف: خاندان امام حسين، بازماندگان حادثه كربلا، آزادگان و پيام آوران عاشورا كه صحنه هاي گوناگون اين رويداد را به چشم ديده بودند، و به هنگام عبور از شهرها در مجالس و محافل گوناگون حقايق را به مردم ابلاغ مي كردند، كه از ميان آنان خواهران و فرزندان امام و از همه مهم تر حضرت علي بن الحسين - زين العابدين (ع) - از ديگران مؤثرتر بوده اند. حتي بزرگ مردي از اين خاندان به نام حسن بن حسن بن علي بن ابي طاب (ع) كه خود در صحنه نبرد با دشمن حضور داشته و متحمل زخم هاي عميقي شده، به وسيله بستگانش در لشكر دشمن از معركه بيرون كشيده شده و جان سالم به در برده است و بي ترديد مشاهدات خويش را به ديگران منتقل كرده.

ب: افراد راستگو و با شهامتي همچون ضحاك بن عبدالله بن قيس مشرقي و عقبة بن سمعان كه در مراحل عمده و مهم نهضت حضور فعال داشته ولي به فيض شهادت نايل نشده و بسياري از وقايع را بازگو كرده اند.

پ: مخالفاني كه پس از شهادت امام حسين عذاب وجدان آنان را ودار به اعتراف كرده و رويدادهايي كه خود آفريده و يا ناظر آن بوده اند را براي ديگران و ثبت در تاريخ نقل كرده اند كه حميد بن مسلم ازدي به عنوان راوي بخشي از روايت ها از آن شمار است.

ت: امامان شيعه كه خود فرزندان حسين (ع) و وارثان آن حضرت بوده اند، وقايع اين نهضت را براي محدثان و روايان حديث كرده اند.» [1] .


باري، اين منابع ارزنده سبب پديد آمدن آثار گران سنگي شده است و تشنگان معارف اسلامي با انتشار هر اثر پي به زواياي ديگري از قيام اباعبدالله الحسين (ع) برده اند [2] .

كتاب حجة السعادة في حجة الشهادة نيز كوششي در همين راستاست. بنابر آن چه كه در صفحه عنوان و شناسنامه ي اين اثر آمده مؤلف كتاب محمد حسن خان اعتماد السلطنه [3] 1378 ق) است.

حجة السعادة في حجة الشهادة نخست در سال 1304 ق در تهران منتشر شد و بار دوم در 1310 ق در تبريز در شمارگان محدود انتشار يافت كه نسخه هاي اين دو چاپ - عمدتا - از ميان رفته اند و اكنون در بسياري از كتاب خانه هاي معتبر كشور نسخه اي از آن موجود نيست. مؤلف درباره ي انگيزه ي خود از تأليف اين كتاب در «ديباچه ي» آن نوشته است:

امسال چون هلال محرم يك هزار و سي صد و چهار از خلاف غضون افق ارغوان گون چون ناخني كه غم زده آلايدش به خون آشكار گرديد و شاهنشاه جهان پناه ظل الله الممدود علي رؤس المسلمين مروج شريعة سيد الأنبياء و المرسلين [...] ناصر الدين شاه قاجار [...] به شرايط عزاداري و آداب


سوگواري اشتغال ورزيد مگر در محضر مبارك گفت و گويي رفته و اين سخن در ميان آمده بود كه آيا سالي كه اين سانحه ي عظمي و رزيت كبري در بلاد اسلام اتفاق افتاد در ساير ممالك روي زمين چه خبر بوده است و اوضاع كليه ي عالم و ماجريات جمهور بني آدم بر چه سياق مي گذشته و در اصقاع چين مثلا كدام فغفور فرمان مي گذارده است و بر هر يك از ارباع فرنگ كدام امپراتور حكم مي رانده و در هند و سند و كرج و روم و ديگر اشباه و نظاير اين چند مرز و بوم از ملوك عظام به نام كدام سكه مي زده اند و خطبه مي خوانده اند.

وقتي كه اين كم ترين چاكر درگاه گيتي پناه اعتماد السلطنه حسن المترجم بن اعتماد السلطنه علي المراغي رحمه الله شرف اندوز حضور جهان افروز گرديد خطاب مستطاب در رسيد تا در اين موضوع كتابي صحيح بسازد و تأليفي متين بپردازد پس امتثال مشيت شاهانه را در ظرف چند ماه متوالي فاضل اوقات ملازمت باب متعالي خرج تتبع و استقراء كرد و صرف تفحص و استقصاء نمود تا آن كه از روي تواريخ عتيقه ي دنيا كه بالسنة مختلفة و لغات شتي نوشته شده و نوادر نسخ عزيز الوجود آن ها از كتب خانه هاي دول متمدنه به زحمات شديد و اهتمامات خطير به دست آمده است به شرح مكشوف داشت و در اين عجاله برنگاشت كه در سال پرملال شصت و يك هجري كه حضرت سيدالشهدا ارواحنا له الفدا علي المشهور روز جمعه و يا شنبه ي دهم محرم آن در زمين موسوم به كربلا از خطه ي عراق به سعادت شهادت فايز گرديده است ساير وقايع


مهمه ي عالم و سوانح عظيمه ي دنيا كه گفتيم روي زمين را كليتا از حالت وقفه و سكون بيرون برده همي مضطرب و منقلب داشته است در هر جا چه بوده و بركه چه مي گذشته است بدين تفصيل و ترتيب.

قسمت آسيا

جزيرة العرب ري و دشتبي خراسان سيستان طبرستان گرجستان ارمنستان تركستان شرقي ماوراءالنهر خوارزم افغانستان هندوستان سند ژاپن چين

قسمت افريقا

خطه ي افريقيه قطر مصري

قسمت اروپا

انگليس فرانسه آلمان روس جزاير اسكانديناو مجارستان خرواتستان رومانيا افلاق و بغدان پرتغال اسپانيا رومية الكبري ايتاليا رومية الصغري

و اما مملكت امريكا و قست خامسه ي كره كه آسيايي است پس در آن تاريخ هر دو از ما پوشيده و هنوز مكشوف نگرديده بوده است.

و از آن جا كه اغلب وقايع يا از سنين ماقبل شروع شده و يا دنباله ي آن به سال هاي واپس كشيده اگر آغاز و انجام كلام معلوم نگردد و مرقوم نيفتد البته مطالب مسپر و بن خواهد بود و از حيز افادت بيرون خواهد رفت لاجرم صدر و ذيل مطالب را در چنين موارد بالتبع مذكور ساخت و مسطور داشت اگر چند من


حيث الزمان از موضوع ما خارج است.

و هم چون جميع اين اخبار و آثار در حقيقت نسبت به اصل وقعه ي طف بر سبيل استطراد نگاشته مي شود و خود آن واقعه ي مقلق و سانحه ي محرق مقام تأصل دارد و اين ها سمت تطفل نخست يك دوره ي مختصر از متن آن قصه ي دراز و حادثه جانگداز از روي تواريخ عتيق و اساسات صحيح التقاط نمود و آن را فاتحه ي كلام و مقدمه ي كتاب قرار داد و اين اثر جميل و فهرس شريف را حجة السعاده في حجة الشهادة نام گذارد.

و بعد ذلك كله يك هزار نسخه از آن به قالب طبع درآورد و قربة الي الله و طلبا لمرضاته به حضرات علماء عظام و فقها فخام و جماعت راثين و محدثين و ذاكرين و مذكرين مجانا و بلاعوض اتحاف نمود.

ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم.

و اميد است كه اين تلفيق فايق و تركيب رائق در خاطر عاطر نيكان و پاكان موقعي عظيم و مقامي كريم به هم رساند نه در نظر ارباب غرض الذين في قلوبهم مرض



اذا رضيت عني كرام قبيلتي

فلا زال غضابا علي لئامها.»



باري، اين اثر اكنون پس از يك صد و يازده سال در تهران باز چاپ مي شود به آن اميد كه مورد استفاده ي علاقه مندان قرار گيرد.

در اين جا لازم مي دانم كه از محقق ارجمند و بزرگوار جناب آقاي محمد گلبن كه بر اساس نسخه ي مرحمتي ايشان اين اثر چاپ مي شود، تشكر كنم. همچنين در آخر - ولي نه كم تر - از مديريت و كاركنان محترم


سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به ويژه جناب آقاي سيد مهدي قديم زاده مدير اين سازمان سپاسگزارم كه در حقيقت به همت آنان اين اثر به پيشگاه خوانندگان گرامي تقديم مي شود.

كوشش گر



پاورقي

[1] «مقتل و مقتل نگاران» محمد جواد صاحبي، کيهان فرهنگي، س 11، ش 4، تير 1373، ص 31.

[2] براي آگاهي از آثار درباره‏ي سيدالشهداء بنگريد به: «کتاب‏نامه امام حسين (ع).» رضا استادي، کيهان انديشه، ش 1366 ، 13، صص 117 - 104. و نيز ساير فهرست‏ها و کتاب شناسي‏هايي که در اين زمينه پديد آمده‏اند.

[3] براي آگاهي از شرح احوال و آثار مؤلف بنگريد به: مشاهير مطبوعات ايران؛ جلد اول: محمد حسن اعتماد السلطنه، تأليف سيد فريد قاسمي، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي؛ سازمان چاپ و انتشارات، 1313 - 1259).