آسيب شناسي اصلاح طلبي و احياء گرايي
آنچه براساس تجارب تاريخي، اسلامي، شيعي و تاريخ نهضت هاي اصلاح طلبانه و احياءگرايانه در طول تاريخ فرهنگي و سياسي اسلام و در جهان غرب پس از قرون وسطي يا رنسانس و در ايران از دوره ي مشروطه به اين سو، لازم است دقت شود اين است كه نهضت هاي اصلاحي نيز دچار آفات و آسيب هاي نظري، معرفتي، عملي و عيني خواهند شدو بر ارباب معرفت و درك و عالمان و روشنفكران ديني و انقلابي است كه به آسيب شناسي و آفت شناسي در جهت آسيب درماني و آسيب زدايي برآيند. واضح است كه به تعبير استاد شهيد مطهري چه نهضت هاي اصلاحي كه در آغاز و پيدايش اصلاحي بودند ولي در استمرار و تداوم دچار انحراف گشته و به ضد خويش يعني «افساد» تبديل شده [1] يا نهضت هاي اصلاحي كه از روش جامع و درست استفاده نكرده و به نتيجه و بار ننشسته
و دستاويز سياست ورزان قرار گرفته اند. پس در دوران ما نيز بايد آسيب ها، آفات،عوامل و موانع اصلاحات و احياء فرهنگي و اجتماعي را بشناسيم كه ما به برخي از آنها در اين مختصر اشاره خواهيم داشت:
پاورقي
[1] نهضتهاي اسلامي در صد سالهي اخير ص 11.