بازگشت

مالك بن عبدالله بن سريع


«مالك» پسر «عبدالله» فرزند «سريع» برادر مادري «سيف بن الحارث» است. در واقع مالك با سيف عمو نيز بوده است. [1] و هر دو از تيره همدان بوده اند. [2] هنگامي كه اين دو برادر به خدمت امام مشرف شدند، شبيب كه غلام آنها بود نيز همراه آنها به اردوگاه امام آمد [3] و در روز عاشورا، اين دو يار دلاور قدم پيش نهادند و در محضر امام سخت گريستند. حضرت علت گريه آنان را جويا شد و فرمود: «اي پسران برادرانم! چه چيز شما را به گريه آورده است؟ پس به خدا قسم، پس از ساعتي هر دوي شما چشمتان روشن خواهد شد». [4] آن دو در پاسخ گفتند: «خداوند ما را فداي شما كند، نه به خدا قسم ما براي خود گريه نمي كنيم. گريه ما بدين سبب است كه اين گونه گرفتاري ها بر شما وارد مي شود، در حالي كه ما قادر به رساندن هيچ نفعي به شما نيستيم». امام عليه السلام فرمود: «اي دو


پسر عمو! خداوند به سبب مواسات و خيرخواهي شما بهترين پاداش اهل تقوي را به شما عنايت فرمايد». [5] .


پاورقي

[1] «سيف بن الحارث» شهيد ديگر کربلا است که بعد از «مالک بن عبدالله» به شرح حال ايشان خواهيم پرداخت.

[2] انساب الاشراف، ج 3، ص 198. تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 443.

[3] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 443. ابصار العين، ص 132.

[4] فقال عليه‏السلام: «اي ابني اخي، ما يبکيکما؟ فوالله! انا لارجوا ان تکونا قريري عين عن ساعة».

[5] فقال عليه‏السلام: فجزاکما الله، يا ابني اخي عن وجه کما من ذلک، و مواساتکما اياي بانفسکما احسن جزاء المتقين». ابن اثير، الکامل في التاريخ، ج 2، ص 568.