بازگشت

تهاجم و حملات گروهي


يكي از اعمال ناجوانمردانه ي سپاه پست عمر سعد اين بود كه برخلاف شيوه ي مرسوم آن روزگار در جنگ با سپاه امام حسين عليه السلام به صورت گروهي و دسته جمعي به آنان حمله مي كردند. هر چند اين بيانگر شجاعت و ايثار و از خودگذشتگي حسين عليه السلام و ياران آن حضرت است؛ نشانه ي پستي و لئامت و شقاوت لشكر عمر سعد نيز مي باشد كه باعث برانگيختگي حس انسان دوستي در بين شنوندگان اين واقعه مي شود.

در بعضي از نقل ها وارد است [1] كه امام حسين عليه السلام عمر سعد را خواست و به او سه پيشنهاد كرد كه يك نوع اتمام حجت بود كه عبارت بودند از:


1. دست از من و اهل بيتم بردار تا به مدينه ي جدم برگردم.

2. به من شربتي آب بياشام كه از شدت تشنگي، جگرم خشك شده است.

3. اگر دو پيشنهاد قبلي عملي نيست، من يك نفر هستم، بنابراين يك يك از افراد خود را به جنگ من بفرست.

عمر سعد در پاسخ گفت: بازگشت به مدينه و نوشيدن آب، به هيچ وجه امكان پذير نيست؛ ولي پيشنهاد سوم، خواسته ي مرد كريم است و پذيرفته مي شود.

به فرمان عمر سعد چند تن از شجاعان دشمن، به ميدان جنگ تاختند. امام حسين عليه السلام تن به تن با آن ها جنگيد؛ ولي همه ي آن ها در برابر شمشير برنده ي امام عليه السلام بر خاك هلاكت افتادند. عمر سعد دريافت كه در نبرد تن به تن احدي در برابر امام حسين عليه السلام باقي نمي ماند، از اين رو نقض عهد كرد و فرمان حمله ي دسته جمعي را صادر نمود، لذا از هر سو به امام حمله كردند، امام آن چنان شجاعانه با آن ها جنگيد كه عمر سعد بر سر لشكرش فرياد مي كشيد كه حمله كنيد و در اين هنگام چهارهزار كماندار آن حضرت عليه السلام را هدف رگبار تيرهاي خود قرار دادند. [2] .


پاورقي

[1] الوقايع و الحوادث، ج 3، ص 146.

[2] نفس المهموم، ص 190.