حريت و آزادگي
روح بزرگ او، آسايش و رفاه ذليلانه را به هيچ وجه نمي پذيرد و براي رسوا ساختن مفسدان، لحظه اي آرام نمي گيرد.
درس آزادي از آن رو ساخت توأم با عمل
تا خيانت پيشگان را در جهان رسوا كند
حسين مظهر آزادي و آزادگي است، شعارها و عمل شجاعانه و قهرمانانه ي حسين عليه السلام در كربلا بيانگر روح بلند عزت طلب و آزادي خواه اوست كه در بخش هاي پيشين بعضي از آن شعارها عرضه شد. آن امام بزرگوار عليه السلام در ميدان جنگ مي فرمايد:
الموت أولي من ركوب العار
و العار أولي من دخول النار
و الله، هذا و هذا جار
كشته شدن، بهتر از اين است كه انسان ننگ را بپذيرد، و ننگ شايسته تر است تا انسان بر آتش وارد شود، به خدا سوگند! نه پذيرش ننگ و نه ورود بر آتش، هيچ يك شيوه ي من نيست. [1] .
از هر طرف بر او حمله مي بردند، باران تير بود و ضربات شمشير، حسين عليه السلام تنها بود و دشمن بسيار. عده اي از سپاه دشمن از پشت سر به طرف خيمه ها روانه بودند، خيمه هاي دوستان و ياران كه در قسمت جلو بود، همه سوخته بودند، نگاه امام حسين عليه السلام به طرف خيمه ي زنان بود و اين دغدغه كه اين سپاه به كجا مي روند؟ حضرت فرمود:
ويلكم! ان لم يكن لكم دين، و كنتم لاتخافون يوم المعاد، فكونوا في أمر دنياكم أحرارا ذوي أحساب! [2] .
واي بر شما، اي پيروان خاندان ابوسفيان! اگر دين نداريد و از روز قيامت هم پروايي نداريد، در دنياي خود آزاده باشيد.
حسين مظهر آزادگي و آزادي است
خوشا كسي كه چنينش مرام و آيين است
ز خاك مردم آزاده بوي خون مي آيد
نشان شيعه و آثار پيروي، اين است
منشأ بيعت نكردن حسين عليه السلام با يزيد، عدم لياقت يزيد براي منصب خلافت اسلامي و نيز شايسته بودن خود آن حضرت براي اين منصب بود؛ ولي روح بلند و آزاده ي حسين هرگز به او اجازه ي بيعت با شخصي پست همچون يزيد را نمي دهد. لذا به وليد، استاندار مدينه، فرمود:
و مثلي لا يبايع مثله؛ [3] .
شخصيتي همچون من،با مرد فاسدي مثل يزيد بيعت نمي كند.
به مروان حكم فرمود:
و علي الاسلام السلام، اذ قد بليت الأمة براع مثل يزيد؛ [4] .
بايد فاتحه ي اسلام را خواند آن گاه كه امت اسلامي مبتلا به حاكم فاسدي همچون يزيد شده است.
حضرت خطاب به برادرش محمد حنفيه قدس سره مي فرمايد:
يا أخي! لو لم يكن في الدنيا ملجا و لا مأوي لما بايعت يزيد بن معاوية؛ [5] .
اگر در تمام دنيا هيچ پناهگاهي براي من نباشد باز هم من با يزيد بيعت نخواهم كرد.
و آنان كه حسين عليه السلام را اسوه و الگوي خود قرار داده اند و از شعارهاي عاشورا درس آموخته اند جزء افراد سعادتمند هستند و شاعر چه نيكو سروه است:
آن كه از دفتر آزادگي اش درس آموخت
پيش آمال ستمگر ز چه تسليم شود
در روز عاشورا، آن گاه كه عمر سعد از طرف ابن زياد پيشنهاد تسليم شدن به امام عليه السلام مي دهد امام عليه السلام مي فرمايد:
ألا و ان الدعي بن الدعي، قد ركز بين اثنتين بين السلة و الذلة، و هيهات منا الذلة؛ [6] .
(مردم!) آن زنازاده ي پسر زنازاده، (آن امير و فرمانده بي خرد) به من پيشنهاد مي كند كه يا بايد خوار و ذليل من شوي و يا بايد از زير شمشير بگذري، محال است حسين تن به خواري دهد!
در هنگام حمله به صفوف دشمن اين اشعار حماسي را مي خواند:
أنا الحسين بن علي
آليت أن لا أنثني
أحمي عيالات أبي
أمضي علي دين النبي؛ [7] .
سوگند ياد كرده ام كه در مقابل دشمن سر فرود نياورم.
من از اهل و عيال پدرم حمايت مي كنم و در راه آيين پيامبر كشته مي شوم.
علامه شهيد مطهري قدس سره مي گويد: شايسته است اسم اين اشعار را شعار آزادي، شعار عزت و شعار شرافت گذاشت. [8] .
بزرگ فلسفه ي قتل شاه دين اين است
كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است
نه ظلم كن به كسي ني به زير بار ظلم برو
كه اين مرام حسين است و منطق دين است
پاورقي
[1] مقرم، مقتل الحسين، ص 274.
[2] ابيمخنف ازدي، وقعة الطف، ص 252.
[3] سيد بن طاووس، الملهوف، ص 98.
[4] همان، ص 99.
[5] سخنان حسين بن علي از مدينه تا کربلا، ص 32.
[6] مقرم، مقتل الحسين، ص 234.
[7] همان، ص 275.
[8] مرتضي مطهري، حماسه حسيني عليهالسلام، ج 2، ص 203.