بازگشت

مجالس وعظ و سوگواري و نوحه سرايي


در ترغيب و دعوت به برپايي اجتماعات ديني و مجالس ذكر و احياي ياد و خاطره ي اهل بيت عليهم السلام به ويژه خاطره ي كربلا، دستورها و سفارش هاي فراواني وارد شده است تا در چنين مجالس و محافل، معارف ديني و ويژگي ها و فضايل و مناقب شخصيت ائمه عليهم السلام و شهدا بيان شود و در نهايت موجبات بقاي مكتب و گسترش تعاليم و معارف اسلام و دستورهاي انسان ساز وحي و جاودانگي نهضت عاشورا فراهم مي گردد.

در اين جا به برخي از اين فرمان ها اشاره مي كنيم: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:


عليك بمجالس الذكر؛ [1] .

بر تو باد به برپايي مجالس ديني و شركت در آن.

در روايتي ديگر فرمود:

ارتعوا في رياض الجنة قالوا: يا رسول الله! و ما رياض الجنة؟ قال: مجالس الذكر؛ [2] .

هر گاه به باغي از باغ هاي بهشت برخورد كرديد، در آن حاضر شويد. سؤال شد: باغ هاي بهشت چيست؟ فرمود: مجالس ذكر (و اجتماعاتي كه در آن ياد خدا و اهل بيت عليهم السلام و حسين عليه السلام زنده مي شود).

امام صادق عليه السلام به «فضيل» كه از شيعيان بود فرمود: آيا مجلس تشكيل مي دهيد و بحث و گفتگو داريد؟ وقتي فضيل جواب مثبت داد. امام عليه السلام فرمود:

ان تلك المجالس أحبها، فأحيوا أمرنا، رحم الله من أخيا أمرنا، يا فضيل! من ذكرنا أو ذكرنا عنده فخرج من عينه مثل جناح الذباب غفر الله ذنوبه...؛ [3] .

من اين مجالس (عزاداري حسين عليه السلام) را دوست دارم، با تشكيل اين نوع مجالس امر ما اهل بيت عليهم السلام را زنده كنيد. اي فضيل! كسي كه ما را ياد كند يا با شنيدن (مصايب ما) ما حتي به اندازه ي بال مگسي بگريد، خداوند گناهان او را بيامرزد.

امام رضا عليه السلام نيز فرمود:

من جلس مجلسا يحيي فيه أمرنا لم يمت قلبه يوم يموت القلوب؛ [4] .

هر كس در مجلسي كه امر ما اهل بيت عليهم السلام در آن زنده مي شود، شركت كند. آن روزي كه همه ي دل ها مي ميرد، دلش نمي ميرد.


نيز امام راحل قدس سره به پيروي از فرمايش اجدادش در اين مورد مي گويد: الآن 1400 سال است كه با اين منبرها، با اين روضه ها، با اين مصيبت ها و اين سينه زني ها، ما را حفظ كرده اند و تا حال آوردند اسلام را. [5] .

مرحوم شهيد آية الله مطهري قدس سره در اين باره مي گويد: جواني از من پرسيد اگر بنا است مكتب امام حسين عليه السلام احيا شود آيا ذكر مصيبت امام حسين عليه السلام هم ضرورتي دارد؟ گفتم: بله، دستوري است كه ائمه ي اطهار عليهم السلام به ما داده اند و اين دستور فلسفه اي دارد و آن اين كه هر مكتبي اگر چاشني اي از عاطفه نداشته باشد و صرفا مكتب و فلسفه و فكر باشد آن قدرها در روح ها نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد. ولي اگر يك مكتبي چاشني اي از عاطفه داشته باشد اين عاطفه، به آن حرارت مي دهد، معني و فلسفه ي يك مكتب را روشن مي كند، به آن مكتب منطق مي دهد، آن مكتب را منطقي مي كند. بدون شك مكتب امام حسين عليه السلام منطق و فلسفه دارد، درس است بايد آموخت؛ اما اگر ما دايما اين مكتب را صرفا به صورت يك مكتب فكري بازگو كنيم، حرارت و جوشش آن گرفته مي شود و اساسا كهنه مي گردد. اين بسيار نظر بزرگ و عميقانه اي بوده است. يك دورانديشي فوق العاده عجيب و معصومانه اي بوده است كه گفته اند براي هميشه اين چاشني را شما از دست ندهيد؛ چاشني عاطفه، ذكر مصيبت حسين بن علي عليه السلام يا اميرالمؤمنين عليه السلام يا امام حسن عليه السلام يا ائمه ديگر عليهم السلام و يا حضرت زهرا عليهاالسلام است. اين چاشني عاطفه را حفظ و نگه داري بكنيم. [6] .

از اين رو در روايات ديده مي شود كه اماماني همچون امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام وصيت مي كنند تا مقداري از مال آنان در مراسم عزاداري و نوحه سرايي، كه به مناسبت ايشان برگزار مي شود، صرف گردد. [7] .


اين براي آثاري است كه بر آن مجالس عزاداري مترتب است و اين نوع پاداش ها و آثار مترتبه براي عزاداري ها و نوحه سرايي هاي، جهت دار و هدف دار است. امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام در برپايي مجالس عزا، به جنبه ي سياسي آن توجه مي كردند تا با تشكيل چنان مجالسي مسائل و مصايب و علل مظلوميت امامان عليهم السلام به ويژه حسين بن علي عليه السلام مطرح گردد و مسلمانان به وظايف خود در برابر طاغوت زمان آشنا شوند. نه به رسم نوحه سرايي دوران جاهليت كه به صورت حرفه درآمده بود و در آن ياوه مي بافتند و حق را، ناحق و ناحق را حق جلوه مي دادند. اما نوحه سرايي حتي تباكي و اظهار تأثر براي امامان و به خصوص سيدالشهدا عليه السلام كه فلسفه ي اساسي اي دارد و در روايات زيادي مستحب و مطلوب به شمار آمده است؛ بايد جهت دار و با توجه به فلسفه ي آن انجام پذيرد و از هر گونه حواشي و بيهوده گويي ها پرهيز شود.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

اذا لم يجئك البكاء فتباك؛ فان خرج منك مثل رأس الذباب فبخ بخ؛ [8] .

اگر حالت گريه به تو دست نمي دهد خودت را به گريه وادار و حالت حزن و غم و اندوه به خود بگير؛ زيرا اگر به اندازه ي سر مگسي اشك از چشم تو بيرون آيد، بر تو مبارك است و جاي خوشحالي دارد.

با توجه به اين روايت و روايات ديگر در مي يابيم كه هدف از عزاداري به شيوه هاي مختلف، احياي ذكر و يادآوري امر اهل بيت عليهم السلام و مكتب است هر چند فوايد و آثار جانبي معنوي و قلبي براي خود فرد پديد مي آورد، لذا رعايت شئون مناسب عزاداري و دوري از خرافات و امور وهن آميز از حزن در مصيبت امام حسين عليه السلام داشته


باشد و در جهت آن هدف و فلسفه ي مربوط باشد امري نيكوست كه يكي از آنان، پوشيدن لباس سياه بر تن و... است.


پاورقي

[1] بحارالأنوار، ج 75، ص 465؛ ميزان الحکمه، ج 2، ص 56.

[2] همان، ج 93، ص 163.

[3] وسائل الشيعه، ج 10، ص 392.

[4] همان.

[5] صحيفه‏ي نور، ج 8، ص 69.

[6] مرتضي مطهري، سيري در سيره نبوي، ص 58.

[7] وسائل الشيعه، ج 12، ص 88 و ج 13، ص 294.

[8] بحارالأنوار، ج 92، ص 434.