بازگشت

امام رضا و احياي نهضت عاشورا


دعبل خزاعي مي گويد: در ايام عاشورا به خدمت علي بن موسي الرضا عليه السلام رسيدم، آن حضرت بسيار اندوهناك نشسته بود و جمعي از شيعيان در خدمتشان نشسته بودند. چون نظر آن سرور بر من افتاد، فرمود: «مرحبا اي دعبل! كه با دست و زبان خود ياري كننده ي مايي.» پس مرا طلبيد و نزديك خود نشانيد و فرمود: «اي دعبل! هر كه بر مصيبت جد من حسين عليه السلام بگريد، البته حق تعالي گناهان او را بيامرزد.»

پس حضرت عليه السلام دستور دادند كه پرده ببندند آن گاه اهل حرم عصمت و طهارت در پس پرده نشستند براي آن كه در مصيبت جد خود حسين عليه السلام، بگريند. پس فرمود:


«اي دعبل! براي حسين مرثيه بخوان»، پس شعري چند در مرثيه ي آن حضرت خواندم، كه بيت زير نمونه اي از آن ابيات است:



أفاطم لوخلت الحسين مجدلا

و قد مات عطشانا بشط فرات



آن حضرت عليه السلام با مردان و زنان حاضر بسيار گريستند، به حدي كه صداي گريه از خانه ي آن حضرت بلند شد و امام عليه السلام در اثر گريه و سوگواري پرشور و حال آن مجلس، چندين بار از حال رفت. [1] .


پاورقي

[1] علامه مجلسي، جلاء العيون، ص 471.