بازگشت

زن، شي ء گرانبها و بدون نقش


حال ببينيم نقش مستقيم زن در ساختن تاريخ چگونه است و چگونه بايد باشد و چگونه مي تواند باشد؟به سه شكل مي تواند باشد: يكي اينكه اساسا زن نقش مستقيم در ساختن تاريخ نداشته باشد،يعني نقش زن منفي محض باشد.در بسياري از اجتماعات براي زن جز زاييدن و بچه درست كردن و اداره داخل خانه نقشي قائل نبوده اند،يعني زن در اجتماع بزرگ نقش مستقيم نداشته،نقش غير مستقيم داشته است،به اين ترتيب كه او در خانواده مؤثر بوده و فرد ساخته خانواده در اجتماع مؤثر بوده است.يعني زن مستقيما بدون اينكه از راه مرد تاثيري داشته باشد،به هيچ شكل تاثيري در بسياري از اجتماعات نداشته است.ولي در اين اجتماعات زن علي رغم اينكه نقشي در ساختن تاريخ و اجتماع نداشته است،بدون شك و بر خلاف تبليغاتي كه در اين زمينه مي كنند،به عنوان يك شي ء گرانبها زندگي مي كرده است، يعني به عنوان يك شخص،كمتر مؤثر بوده ولي يك شي ء بسيار گرانبها بوده و به دليل همان گرانبهايي اش بر مرد اثر مي گذاشته است،ارزان نبوده كه در خيابانها پخش باشد و هزاران اماكن عمومي براي بهره گيري از او وجود داشته باشد،بلكه فقط در دايره زندگي خانوادگي مورد بهره برداري قرار مي گرفته است.لذا قهرا براي مرد خانواده يك موجود بسيار گرانبها بوده،چون تنها موجودي بوده كه احساسات جنسي و عاطفي او را اشباع مي كرده است و طبعا و بدون شك مرد عملا در خدمت زن بوده است.ولي زن شي ء بوده،شي ء گرانبها،مثل الماس كه يك گوهر گرانبهاست،شخص نيست،شي ء است ولي شي ء گرانبها.