بازگشت

تصويري از كارهاي معاويه


علاوه بر مواردي كه تا به حال از آن ياد شد به طور كلي مهم ترين حركت ها و فعاليت هاي انحرافي اي كه در وقوع سانحه عظيم عاشوراي حسيني بسيار مؤثر بوده است و از طرف معاويه و هم فكرانش در تاريخ صدر اسلام صورت گرفت به اين قرار است :

الف ـ جعل حديث در فضايل معاويه و تيره اموي قريش و مذمت بني هاشم ؛ به ويژه علي (ع) جهت مخدوش كردن چهره شايسته امام علي (ع) و خاندان پاك او:«معاويه در اين راه تلاش مي كرد تا از منزلت والاي پيامبر (ص) بكاهد. لذا به مزدوران وجاعلان خود دستور داد كه احاديثي (حتي ) در وهن شخصيت نبوي جعل كنند.»

ب ـ احياي تعصبات قومي و قبيله اي و نابودي برتري قانون . معاويه براي اجراي سياست عرب گرايي خود در بخش نامه اي به زياد بن ابيه (حاكم بصره و كوفه ) دستور مي دهد: «عطايا و سهميه موالي و عجم را از بيت المال كم كند و در جنگ ها عجم را سپر اعراب سازد، آنان را به هموار ساختن راه ها و كندن درختان وادارد و هيچ يك از عجم رامناصب دولتي نداده و اجازه ندهد كه آنان با دختران عرب ازدواج كنند و از عرب ارث ببرندو تا آن جا مي تواند از عجم دوري گزيند و آنان را تحقير كند...»

ج ـ احياي جريان هاي اعتقادي انحرافي و ترويج قرائت هاي ديگري از دين در برابر كنار گذاشتن خاندان وحي و تعطيل كردن حدود الهي ، از جمله ترويج تفكرات گروه «مرجئه ». به عقيده اين فرقه تنها كافي است كه انسان قلباً به اسلام اعتراف كند و با وجود اين نوع ايمان هيچ گناهي ضرر ندارد. با رواج اين تفكر معاويه موفق به مشروعيّت بخشيدن به تمام اعمال و گفتار دستگاه حكومتي خود شد. بر اين مبنا خليفه مسلمانان هر كاري انجام دهد درست و شايسته است و هركس با آنان به مخالفت برخيزد ـ هركه مي خواهد باشد ـ بر خطاست و ريختن خون او منعي ندارد. لذا آن چيزي كه باعث شد جامعه اسلامي رخداد دل خراش و أسف بار عاشورا را بپذيرد و اعتراض نكند رسوخ همين باور هم بود. امام حسين (ع) حتي اگر عزيز و دل بند پيامبر اسلام (ص) هم باشد چون به اذن خليفه كشته شده است مورد تأييد است .

د ـ دگرگوني در روش تعيين خليفه و تبديل خلافت به سلطنت . بدترين كاري كه معاويه در زمينه محو فرهنگ علوي و نبوي انجام داد تغيير اساسي در نظام خلافت بود.معاويه خود اعتراف كرد كه حكومت را در عين نارضايتي مردم و به زور شمشير به دست آورد و آن گاه كه به دستش آورد اقدام به موروثي كردن آن در طايفه خود نمود.

در اين راستا با تهديد و تطميع از امراء و كارگزاران خود براي يزيد بيعت گرفت ؛ اگرچه بي لياقتي و عدم صلاحيت يزيد براي همگان ؛ حتي خود معاويه محرز بود.

ه ـ تغيير و دگرگوني در زندگي خليفه و شيوه اداره بيت المال ، استفاده از روش زندگي پادشاهي و سلطنتي همچون پادشاهان ايران و قيصر روم از عهد امويه آغاز شد.در اين دوره خزانه بيت المال به صورت ثروت شخصي شاه و دودمان شاهي (خلفاي بني اميه ) در آمد و كسي نمي توانست درباره حساب و كتاب بيت المال از حكومت بازخواست كند، و كسي را ياراي امر به معروف و نهي از منكر نبود.

حكومت پادشاهي معاويه بدون آن كه يادي از سنت و سيره نبوي داشته باشد مقوّم حاكميّت سلطنتي دنياطلبانه اي بود كه در آن عقيده و پايبندي به آن كاملاً ناديده گرفته شده بود. وقتي اين گونه انحرافات بنيادين از سال يازدهم هجري به بعد در جامعه اسلامي شكل مي گيرد دور از انتظار نيست كه رخدادي مثل سانحه عاشوراي سال شصت و يك هجري قمري به وقوع بپيوندد.

در جامعه اي كه كارگزار و حكم رانش فردي چون معاويه يا يزيد باشد، افراد آن جامعه نيز در جهت حذف ارزش ها و تعطيل حدود الهي ، به دنيا روي مي آورند و زراندوزي و ناديده گرفتن حق ، منش و روش اجتماعي مي گردد و مردم در مقابل كشته شدن منادي و مدافع ارزش هاي خدايي و حدود الهي نه فقط بي تفاوت مي شوند، بلكه خود براي حذف آن بسيج مي شوند و براي كشتن او لشكركشي مي كنند و پس از كشتن او يارانش به غارت اموال او و خاندانش پرداخته و اهل بيتش را به اسارت مي برند. ليكن خداوند متعال در اين ميان ساكت و بي تفاوت نمي نشيند و با كاروان اسارت عاشورا را زنده و جاويدان مي سازد و ذلت معاويه و دار و دسته اش را در طول تاريخ در نظر آزادمردان رقم مي زند و بالاخره اين كشتي نجات را به سرمنزل مقصود مي رساند.