بازگشت

ادامه روند تغيير ارزش ها تا اسلام وارونه


در جامعه نبوي نقش پيامبر (ص) - به عنوان برگزيده معصوم خداوند متعال ـ آشنا ساختن مردم با ارزش هاي الهي بود. با رحلت پيامبر (ص) به علت ممانعت حكام وقت از ترويج احاديث نبوي و خانه نشين كردن اهل بيت آن حضرت (ص)، مسلمانان دچار مشكل شدند و براي شناخت ارزش ها و آموزش دين و شرع مقدس اسلام نزد افرادي هم چون : ابوهريره ، عكرمه و ابن هيثم رفته و آنها را مرجع خود قرار دادند به حدّي كه انصار و مهاجر از وضع موجود شكوه كردند.

با خاتمه يافتن حاكميت بيست و پنج ساله اصحاب سقيفه و به خلافت رسيدن علي (ع) انتظار مي رفت كه جامعه اسلامي ارزش هاي نبوي فراموش شده اش را بازيابد.اميرالمؤمنين علي (ع) نيز پس از روي كار آمدن ، به تغييراتي كه پديد آمده بود اشاره كرده و با حسرت از گذشته و دوران رسول خدا (ص) ياد مي كند و مي فرمايد:

«اي بندگان خدا! در زماني واقع شده ايد كه خير و نيكويي به آن پشت كرده و شر و بدي به آن روي آورده است و شيطان هر روز بيش از پيش در كار گمراهي مردم طمع مي ورزد. به هر سو كه مي خواهيد بنگريد، آيا جز فقيري كه با فقر، دست و پنجه نرم مي كند يا ثروت مندي كه نعمت خدا را به كفران تبديل كرده يا بخيلي كه با بخل ورزيدن در اداي حقوق الهي ثروت انباشته و يا متمرّدي كه گويا گوشش از شنيدن پند و اندرزها كراست ، شخص ديگري مي بينيد؟ كجايند خوبان شما، آن انسان هاي وارسته و پرهيزكاري كه در كار و كسبشان از حرام پرهيز مي كردند و در رفتار و عقيده شان پاكي مي ورزيدند؟ شما در ميان جمعي از مردم پست و دون صفت مانديد كه به دليل خفّت و بي ارزشي آنها،لب ها جز به مذمت آنها حركت نمي كند - پس بايد فاتحه اسلام را خواند - (زيرا) مفاسدآشكار شده ، نه انكار كننده و تغيير دهنده اي پيدا مي شود و نه بازدارنده اي به چشم مي خورد. آيا با اين وضع مي خواهيد در دار قدس خدا و رحمتش قرار گيريد و از عزيزترين اوليايش باشيد؟ هيهات ...»

امّا تلاش امام علي (ع) در اين زمينه از همان قدم نخست با مشكلات عديده اي مواجه شد، چرا كه آن حضرت (ع) حركت اصلاحي خود را بر دو محور: عدالت اقتصادي در امر بيت المال و لياقت در واگذاري امارت و ولايت استوار داشت كه در محور اول عدالت علوي موجب رنجش زراندوزان و دنياگراياني هم چون : طلحه و زبير شد كه جنگ جمل را راه انداختند و در محور دوم حركت امام (ع) باعث نارضايي امراي ناصالحي هم چون : معاويه و حاميان او گرديد كه توسط عثمان به امارت رسيده بودند. اينان جنگ صفين را به راه انداختند.

حضرت علي (ع) درباره اين گروه فرمود: «رهبر اين گروه (معاويه ) از ملّت اسلام خارج و بر پايه ضلالت و گمراهي ايستاده است .» پس از جنگ صفين بود كه همين حزب اموي با ايجاد شكاف و تفرقه ميان لشكر امام (ع) باعث جدا شدن عده كثيري از اطراف امام علي (ع) شده و جنگ نهروان به راه افتاد.

اين گونه امواج به قدري شديد بود كه پاك مردي هم چون حضرت علي (ع) را درتمام دوران خلافتش به خود مشغول ساخت و در نتيجه فرصت را از او گرفتند و بالاخره تحمّلش را نداشته و شهيدش كردند.

با شهادت حضرت علي (ع) معاويه زمام امور مسلمانان را به دست گرفت و با خانه نشين كردن امام حسن (ع) خود را بي رقيب ديد و در راه دگرگوني ارزش هاي اسلامي سعي فراوان نمود و جامعه را به عصر جاهليت برگرداند و اسلام را به طور كامل وارونه جلوه نمود. امام حسين (ع) در اين باره مي فرمايد:«جدّاً اوضاع زمان دگرگون شده ، زشتي ها آشكار و نيكي ها و فضيلت ها از محيط ما رخت بر بسته و از فضايل انساني چيزي باقي نمانده است . مردم در زندگي ننگين و ذلت باري به سر مي برند، نه به حق عمل مي كنند و نه از باطل دوري مي نمايند، آگاه باشيد اين بني اميه پيروي از شيطان را بر خود لازم دانسته و اطاعت الهي را ترك نموده اند و فساد را آشكار و حدود الهي را تعطيل نموده اند.»

مسلماً در ادامه اين روند وجود افرادي همچون امام حسين (ع) - كه مصرّ بر حفظ ارزش هاي الهي و نبوي و مقيّد به عمل به آنهاست - مانع بزرگ به حساب مي آيد و بايد از ميان برداشته شود و اين چنين حادثه عاشورا رقم مي خورد.