بازگشت

زينب در مجلس يزيد


زينب (س) پس از ورود به شام و حضور در مجلس يزيد با سخنان كوبنده اش يزيد را رسوا مي سازد و از هر فرصتي كه به دست مي آورد، فجايع آنان را بازگو مي كند. در حقيقت اهل بيت (ع) از تريبون خود دشمن ، عليه آنان استفاده كردند. زينب (س) خطاب به يزيد مي فرمايد: افسوس كه اكنون ناچارم با تو سخن بگويم . «اين لاستصغر قدرك » به درستي كه تو را بسيار كوچك و پست مي دانم و سرزنش هاي بسيار مي كنم و «استعظم تقريعك » و «أستكثر توبيخك » نكوهش مي كنم .

چه زيبا و پرصلابت ! چه عظيم و پرشكوه سخن مي گويد! در مجلس امير در برابربزرگان ! زني در لباس اسارت باكوهي از مصيبت ! بدون ذرّه اي ترس از حشمت و امارت !چگونه يزيد را مفتضح مي سازد و حقيرش مي شمارد!

در جايي ديگر از خطبه زينب (س) مي فرمايد: اي پسرِ كسي كه جدم اسيرشان كرده بود. آيا اين از روي عدل است كه تو زنان و كنيزان خود را در سرا پرده خويش نگه داري و دختران رسول خدا را اسير و بدين شهر و آن شهر كشاني ، پرده آنان را بدري و روي آنان را بگشايي و مردان غريب چشم بدان ها دوزند، اي يزيد! دستت شل باد كه نه خود را گنه كار داني و نه اين عمل را بزرگ شماري .

در مجلس يزيد درگيري هاي لفظي شديد و تندي ميان زينب (س) و يزيد و دختران پيغمبر (ص) رخ داد، به گونه اي كه صداي اعتراض بلندتر شد و ميان مردم و لوله اي افتاد.