بازگشت

مقدمه


حمد و ستايش بي كران خدا را كه توفيق آن داد كه قلم را در آستان عشق حسيني به گردش در آورده و در سالي كه به نام عزت و افتخار حسيني زينت يافته ، ذره اي از ارادت خاص خود نسبت به آن حضرت را نشان داده تا شايد لحظه اي لطف آن حضرت شامل حالمان گردد.

مدت ها بود كه در پي آن بودم كه در باب موضوع قيام عاشورا و مطالب پيرامون آن جزوه اي نگاشته و تقديم نمايم . طي مطالعات و تحقيقاتي كه در اين باب به عمل آوردم ،چنين پنداشتم كه موضوعي به نام «زنان عاشورا» خالي است كه متأسفانه كمتر به آن توجه شده است . البته در لابه لاي مطالب و موضوعاتي كه به قيام عاشورا مي پردازد به آن اشاره شده ، لكن تحقيقي مستقل به نام آنان كمتر يافت مي شود.

اكنون در اين همايش كه به نام عاشورا مزين گشته بر آن شدم تا جزوه اي با عنوان «جايگاه زنان در نهضت عاشورا» عرضه نمايم .

اگر زنان عاشورايي در اين قيام نبودند، شايد از عاشورا و قيام امام حسين (ع) كمتر ياد مي شد و در اذهان محو مي ماند، زيرا كه رسالت عظيم پيام عاشورا را زنان بزرگواري چون زينب (س) و ام كلثوم (س) و زنان و دختران امام (ع) برعهده داشتند و به راستي هم كه اين رسالت را چه خوب به انجام رسانيدند.

اكنون وظيفه ما زنان مسلمان ، به خصوص زنان ايراني است كه دَين خود را هرچند كم بتوانيم به آنان ادا كرده و از آنان الگو بگيريم و سرمشق خود قرار دهيم .

مقاله حاضر جايگاه زنان عاشورا را در دو فصل بررسي مي كند:

در فصل اول قبل از ورود به بحث اصلي اشاره اي به زنان صدر اسلام نموده و سپس اوضاع سياسي و اجتماعي زمان معاويه و يزيد را به طور خلاصه بررسي كرده و هم چنين در بخش بعدي علت همراه بردن زنان و كودكان در كاروان هجرت امام از مدينه به سوي عراق را بررسي كوتاه كرده و در فصل دوم ـ كه موضوع اصلي مقاله مي باشد ـ به نقش اين زنان و كودكان در قيام تحت عنوان «زنان قبل از عاشورا» و «زنان در جريان عاشورا» و «زنان پس از عاشورا» و در پايان نقش كلي آنان را در قيام و تأثيرشان در زنده ماندن نام و ياد عاشورا مي پردازيم .