بازگشت

سيره و ديدگاه حضرت زينب نسبت به مسأله حجاب


از آنجا كه تربيت ، فرهنگ و وراثت ، همه در شكل گيري انسان ، تأثير تام دارند، حضرت زينب (ع) هم به پيروي مادرش حضرت زهرا (س) به مسأله حجاب و عفاف زن سفارش نمود. حتي در خطبه اي ، كه حضرت ، رو به يزيد مي كند و مي فرمايد:

«اي يزيد! آيا پنداشتي همين كه مارا همچون اسيران به اين شهر و آن شهر كشاندي ، براي ما خواري و براي تو كرامت است ؟ اي زاده آزادشده گان فتح مكه ، آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزان خودت در پس پرده باشند ولي دختران رسول خدا را به عنوان اسير روانه كرده اي ، پرده هاي حرمت آنان را دريده اي ، چهرهايشان را آشكار ساختي و زير سلطه دشمنان از اين شهر به آن شهر مي كشاني ، آن گونه كه مردم آباديها و شهرها به آنان مي نگرند و دور و نزديك ، چهره آنان را تماشا مي كنند».

«چگونه اميد مي رود كه نگهباني مانند كسي كه جگر آزادگان را جويده و از دهان بيفكند و گوشتش به خون شهيدان برويد و نمو كند و چه بهره توان يافت و چگونه درنگ خواهد كرد در دشمني ما اهل بيت ، كسي كه بغض و كينه ما را در دل دارد و هميشه به نظر دشمني ، ما را نظر كرده ، پس بدون آنكه جرم و جريرتي بر خود داني و بي آنكه امري عظيم شماري ، شعري بدين شناعت مي خواني ».

دقت در اين خطبه نشان مي دهد كه حضرت زينب تا چه حد بر مسأله حجاب تأكيد داشتند. جداً مسأله حجاب و سترو پوشش زن در نظر حضرت زينب ، چه ويژگي داشته كه در حضور يزيد با آن همه جناياتي كه به اهل بيت شده ، ولي زينب نمونه كامل عفاف و حميت ديني را با لحني تحقيرآميز و اشاره اي به سابقه كفر و شرك بني اميه ، او را چنين طرف خطاب قرار مي دهد، :

«اين از مردانگي و حميت است ، تو كه خاندان و پدرانت بعد از فتح مكه آزاد شدند، زنان خود را در پس پرده و زنان اهل بيت را در معرض ديد قرار مي دهي »، اين خود نشانگر وقار و متانت و پوشش زينب با فرط فقر و كمبود امكانات در مجلس يزيد است كه در صحبت با يزيد، مقنعه خود را بر سر و صورت كشيد و نشان دهنده فرهنگ غني زينب است .

اينك بايد زنان پاكدامن و شجاع ايران اسلامي ، در تبعيت از اين اسوه ها، اهم در صحنه مبارزات و راهپيماييها و تظاهرات ضد طاغوت ، حضور فعال داشته باشند و هم حضور سياسي - اجتماعي ، خود را همراه با حفظ حجاب داشته باشند، اين درسي است كه از عاشورا آموخته اند.