بازگشت

شاعران آلبانيايي و امام حسين


يكي از شعراي بكتاشي كه علاقه زيادي نيز به امام حسين (ع) داشت «بابا كمال الدين شميمي » است وي در اواخر قرن هجدهم ميلادي مي زيسته و مي گويند كه هميشه خرقه سبز مي پوشيده است و زماني كه از او مي پرسيدند: چرا خرقه سبز مي پوشي ؟ در جواب طي شعر بلندي چنين مي سرود:

نسب من به پيغمبر نمي رسد، بلكه در سرنوشت من لحظه اي مقدر شده است كه همچون امام حسين (ع) در كربلا شهيد شوم . وي همواره در صحبت هايي كه با يارانش مي كرد مي گفت :

«دوست دارم همچون امام حسين (ع) شهيد شوم . و در يكي از روزها در حالي كه مشغول خواندن فصلي از كتاب حديقه السعاده از فضول بغدادي بود كه در آن ماجراي شهادت امام حسين (ع) نقل شده است ، ناگهان دو گلوله از بيرون پنجره سينه او را نشانه مي گيرد و خونش دو نقطه از صفحه كتاب را رنگين مي كند و اين كتاب تا همين اواخر، درتكيه "بابا عاصم " در "جيروكاسترا" نگه داري مي شده است . وي در قسمتي از شعرش مي سرايد:

به خرقه اي كه در بر كرده ام نگاه مكن

در آن به ديده ترديد منگر

چرا كه اين خرقه قديمي است

امّا من دلير و نيرومندم

و در آن لحظه اي كه فرصت داده شود

به زورمندي جواني از جوانان كربلا

خواهم جنگيد

شميمي به نظر مي رسد كه كوچك است

چونان قطره در برابر دريا

در حال ركوع

امّا چون خوب بشناسيش

دريايي را مي بيني كه دنيا را مي پوشاند.

دريايي كه سرچشمه آن ، از سلاله امام علي (ع) است .

يكي ديگر از شعراي آلباني كه به اهل بيت (ع) عشق مي ورزيد «بابا سرسم علي »است . او در اواخر قرن نهم هجري برابر با پانزدهم ميلادي تولد يافت و به مقام "حكيم اكبر" يعني رئيس طريقت «بكتاشيه » رسيد و تا زمان مرگش يعني سال 977 هجري (1569 ميلادي ) در اين مقام باقي ماند. از وي شعرهاي زيادي به جا مانده كه بعضي ازآنها به چاپ رسيده است . وي در يكي از شعرهايش مي گويد:

از جهاني كه در نور ديدم

به سوي شما بازگشتم

مبارك باد بر شما، راهي كه با آن خويش را نجات داد،

شما راه شاه و صاحب راه را طي مي كنيد.

هيچ كس نمي داند در ميان ما چه كسي رهبر است

و چه كسي بزرگ است .

يزيد ملعون هرگز زبان ما را نمي فهمد

راه ما راه حقيقت است همان راهي كه محمد(ص) و علي (ع) گفته اند.

دو شاعر ديگر آلبانيايي كه درباره حماسه حسيني شعر گفته اند «داليب فراشري » و برادر كوچكش «شاهين فراشري » مي باشند. داليب فراشري منظومه حماسي "الحديقه "را در سال 1259 هجري به خط عربي سروده است كه در آن بيش از 65 هزار بيت در مورد حماسه كربلا و قهرماني هاي امام حسين (ع) آورده شده است . او در يكي از شعرهاي كربلايي اش مي گويد:

اين جا سرزميني است كه خدا آن را انتخاب كرد

سنت خداوند چنين بود

تا او را به آن ميدان راهي كند

درك مصيبت امام حسين (ع) در آن ميدان

براي هر كسي ممكن نيست

چرا كه اين مصيبت در ظرف كلام نمي گنجد.

و برادرش شاهين منظومه "مختارنامه " را كه دوازده هزار بيت است ، به صورت شعر به زبان آلبانيايي ترجمه كرده است . البته اصل اين منظومه به زبان فارسي بوده و شاهين آن را از تركي ، ترجمه منظوم كرده و چند نسخه خطي آن در كتاب خانه ملي تيرانا موجود است .

شاعر تواناي ديگري كه در زمينه كربلا و حماسه حسيني شعر سروده «نعيم فراشري » است . او كه شاعر معروف نهضت ملي ـ ميهني آلباني است ، از بزرگ ترين شاعران بكتاشيه محسوب مي شود و در ادبيات آلباني نقش به سزايي دارد. به عقيده وي ،مذهب در تقويت جنبه معنوي تربيت انسان بسيار مؤثر است . از اين رو، مردم مؤمن آلباني را هميشه موعظه مي كرد. او درباره تربيت كودكان و نوجوانان مقالاتي از خود به جاگذاشته و در همين خصوص اشعار «بهشت » و «ايمان » را نيز سروده است .

از آثار او مي توان به مجموعه اشعار «كشاورزي و دامداري »، «گل هاي تابستاني » و كتاب «آرزوي واقعي آلبانيايي ها» و «تاريخ اسكندر بيك » اشاره نمود.

نعيم با علاقه فراوان آثار نويسندگان بزرگي ، چون : سعدي و جلال الدين رومي را مطالعه كرد و از آن به بعد تحت تأثير آنها قرار گرفت و شروع به نگارش به زبان فارسي نمود. كتاب تخيلات او، كه به زبان فارسي نوشته شده ، بيانگر احساسات و نگرش دروني نعيم به زندگي است و كتاب «دستور زبان فارسي » او در سال 1871 به چاپ رسيد و در1877 تجديد چاپ شد.

او هم چنين به خلق آثار نظم و نثر به زبان مادري پرداخت و اين متون هنوز به عنوان پايه تحصيلي ادبيات مدارس آلباني تدريس مي شوند.

با نوشتن ديوان منظوم تاريخ اسكندربيك (1898 م ) در بيان حماسه خونين كربلا، شعر حماسي در ادبيات آلباني را پايه گذاري كرد.

از جمله اشعار او مي توان به شعر زير اشاره كرد:

با (ايمان و قول ) به خدا ايمان دارم

و به محمد و علي

و خديجه و فاطمه

حسن و حسين

و به دوازده امام (ايمان دارم )

آنها وجود داشتند و حقيقت داشتند

اصل و نسب ما به علي باز مي گردد

او به ما راه حق را نشان داد

جد ما جعفر است

او در شعر ديگرش تحت عنوان "عباس علي " مي گويد:

اي فرشته اي كه نزد من آمدي

از سوي خداي مقتدر آمدي

چرا از كربلا برايم نمي گويي ؟

تا در اشك غرق شوم

اي ميدان كربلا!

كه در جلوي چشمانم نقش بسته اي

با خون پاك عباس علي

اي خداي بزرگ اين چه حكمتي است ؟

او در يكي ديگر از شعرهايش مي گويد:

چرا فاطمه و دوازده امام را عزيز مي داريم ؟

و به حسن و حسين عشق مي ورزيم ؟

براي آن كه آنها برحقّند

و اصحاب فضل اند

و به كسي بدي نكرده اند...

از ديگر شاعراني كه به امام حسين (ع) علاقه داشت و شعرهايي نيز در اين باره سروده است ، مي توان «بابا احمد توراني » را نام برد. وي كه در جواني اماكن مقدسه عراق را زيارت كرده بود، در سال 1908 ميلادي باباي تكيه روستاي خود «توران » مي شود كه از شهرت بسياري برخوردار بوده است . او در يكي از اشعارش مي گويد:

با آخرين توان

فرياد زدم الامان

اي حسين شهيد!

خدا دستهاي خود را گشود

و مرا نجات داد

اي خاندان مرتضي !

مرا به فراموشي مسپاريد

و روح مرا

از خدمت در زير پرچم كربلا معاف مكنيد

شاعر ديگر «بابا ملچ » است . اين شاعر بكتاشي در اواخر قرن نوزدهم ميلادي مي زيسته است . او در راه نشر زبان آلبانيايي بسيار مبارزه كرد و از ويژگي شعري او، بايد پركاري ، تنوع و استحكام را بر شمرد. وي هم شعرهاي عرفاني سروده است و هم اشعار ملي و ميهني او در يكي از شعرهايش چنين مي سرايد:

از عذاب و سختي ها گريان مباش

امام حسين خود نيز بسيار رنج و سختي كشيده است .

راه خويش را گم مكن !

رنج ها تو را بيشتر به زندگي نزديك مي كنند

اين امام زين العابدين (ع) است

چه رنج ها كه در كودكي خود نديد

اگر چه كودكي نو رسته بود

ولي با همه رنج ها آشنا شد

«بابا علي توموري » يكي از شاعراني است كه به زبان عربي و فرانسه تسلط داشت و از دراويش تكيه «پريشتينا» بود. او نيز منظومه اي حماسي در مورد كربلا و رشادت هاي امام حسين (ع) دارد و در يكي از شعرهاي بلندش با عنوان شهيد كربلا مي گويد:

فرزند حضرت فاطمه

نوگل حضرت محمد

مدينه را رها كرد

و به سمت خدا به راه افتاد

همه كساني كه با او همراه شدند

از سرنوشت او در كربلا آگاهي داشتند

امّا باز دست از او بر نداشتند.

البته شعراي ديگري نيز در ميان بكتاشي ها به چشم مي خورند كه در اين مختصر،از ذكر نام آنها خودداري مي شود، ولي آنچه بيانش در اين مقاله ضروري مي باشد، اين است كه واقعه كربلا تأثير بسيار عميقي بر ادبيات آلباني داشته و شاعران و سرايندگان آلبانيايي در غنا بخشيدن به ادبيات حماسي كربلا سهم وافري داشته اند و مرثيه هاي طولاني در رثاي امام حسين (ع) و يارانش سروده اند. اين اشعار معمولاً در دهه نخست عاشورا خوانده مي شوند.