بازگشت

خيرخواهي براي مقام خلافت


در نگاه ابي عبدالله (ع) مقام خلافت يك جايگاه الهي و مقامي مقدس است كه هيچ گاه نبايد اجازه داد ارزش و قداست آن ، آن قدر پايين بيايد كه مثل يزيدي بر كرسي خلافت تكيه زند واين همان سفارش پيامبر اكرم (ص) بود كه مبناي عمل امام حسين (ع) قرار گرفت :

«ولقد سمعت جدّي يقول ان ّ الخلافة محرّمة علي ولد ابي سفيان ؛ من خودم از جدم شنيدم كه فرمود خلافت بر آل ابي سفيان حرام است .»

معاويه حداقل برخي از ظواهر را رعايت مي كرد، ولي يزيد به هيچ روي پايبنداحكام نبود و حتي حاضر نبود تظاهر به دين داري كند. امام حسين (ع) در جاهاي مختلف اين حقيقت را بيان فرمود و با اعتقاد به آن به بيعت با يزيد تن نداد، چنان كه به ابن الزبير فرمود:

«انّي ابايع ليزيد و يزيد رجل فاسق معلن الفسق يشرب الخمر ويلعب بالكلاب و الفهود ويبغض بقيَّة َ آل ِ الرَّسول ِ (ص) لا وَاللّه ِ لا يَكُون ُ ذلك اَبَداً؛ آيا با يزيد بيعت كنم ، درحالي كه او مردي فاسق است و آشكارا گناه مي كند وشراب مي خورد و با سگان و يوزپلنگان بازي مي كند و بازماندگان آل رسول (ص) را دشمن مي دارد، نه به خدا سوگند هرگز چنين نخواهد شد.»

در جاي ديگر بعد از بياناتي نظير همين گفتار مي فرمايد: «مثلي لا يبايع لمثله ؛مثل مني با مثل يزيدي بيعت نمي كند.»

در نقل ديگر: «ومثلي لا يبايع مثله » آمده است .

در واقع ، از نظر امام (ع) در جايي كه اساس دين در خطر باشد تقيه و پنهان كاري جايز نيست ، زيرا سكوت شخصيتي چون امام حسين (ع) تأييد خلافت جور و موجب هدم اساس دين است .

لذا وقتي كه ابن عمر گفت : «با يزيد بيعت كنيد شايد يزيد زود مرد و از شرش خلاص شديد» امام (ع) فرمود: «اُف ّ لهذا الكلام ابداً ما دامت السَّموات والارض ؛ اف براين سخن تا آسمان ها و زمين برقرار است .»