بازگشت

سخنراني براي سپاه حر


كاروان نور وايثار در منزل «شراف » فرود آمده بود كه سپاهيان ظلم و ظلمت از راه رسيد. حر بن يزيد رياحي به فرماندهي هزار نفر از مردان كوفه براي كنترل و دستگيري امام حسين (ع) حركت كرده بود. هنگام اذان ظهر شد و حضرت به حجاج بن مسروق دستور داد تا اذان بگويد آنگاه به حر گفت : تو با ما نماز مي خواني يا با سپاهيانت ؟ حر درپاسخ گفت همگي با هم نماز مي خوانيم . پس از برگزاري نماز جماعت ، سيدالشهدا (ع) به سخنراني پرداخت و فرمود:

«يا ايُّها الناس !انّها معذرة الي الله و انّي لم آتكم ، حتي أتتني كتبكم وقدمت بهارسلكم أن تقدم علينا فانه ليس لنا امام و لعل ّالله ان يجمعنا بك علي الهدي ؛ فان كنتم علي ذلك فقد جئتكم فأعطوني ما اطمئن ّ به من عهودكم و مواثيقكم ، وان كنتم لمقدمي كارهين انصرف عنكم الي المكان الذي جئت فيه اليكم ؛

اي مردم ، اين سخنان من به جهت اتمام حجت بر شماست تا در پيشگاه خداوندنيز مسؤوليّتي نداشته باشم . من بي جهت به سوي شما نيامدم ؛ اگر بدين نوشته هايتان وفاداريد، اكنون من آماده ام و شما نيز با من پيماني استوار ببنديد و مرا از همكاري خودتان مطمئن سازيد (تاحكومت ديني را بر پا و حكومت يزيدي را سرنگون كنيم ) و اگر از آمدن من ناخرسنديد، من حاضرم به محلي برگردم كه از آن جا آمده ام ».