بازگشت

ديدگاه عقل


در آغاز بايد از ديدگاه عقل اين موضوع بررسي شود كه آيا مانعي در علم گسترده امام وجود دارد؟ و عقل چه مانعي را در وجود اين علم درك مي كند؟ ـ و چرا امام نمي تواند به هر چيزي آگاه باشد و با وسايل ارتباطي ، مانند؛ تلفن ، راديو، تلويزيون و رسانه هاي ديگر از شهرها و روستاها و جاهاي دور دست خبر دهد و از باطن افراد كه هيچ گونه راه عادي براي رسيدن به آن نيست ، اطلاع داشته باشد؟

عقل اين گونه علم و خبررساني را محال نمي داند و مانعي را در دارا بودن آن تصوّر نمي كند. پس از امكان دريافت علم غيب براي پيامبر و امام ، نوبت مي رسد به بررسي لزوم آن و باور داشتن علم گسترده اي را براي پيامبر و امام كه تمام امور مسلمانان را فرا مي گيرد، تا توانايي اداره جامعه اسلامي و گسترش عدالت را در تمام ابعاد زندگي آنان داشته باشد.

اگر اين علم گسترده و فراگير نبود، ادعاي رهبري امّت اثر نداشت و چگونه كسي كه آگاهي به حال مردم ندارد، مي تواند سعادت دنيا و آخرت آنان را تأمين و تضمين نمايد.اين موضوع با چند دليل به اثبات مي رسد.