بازگشت

روايت ديگر در تعيين قاتل جناب برير بن خضير همداني


بنابر روايت ديگر وقتي يزيد بن معقل با ضربت برير به دارالبوار شتافت ناپاكي ديگر بنام رضي بن منقذ عبدي بر آن بزرگوار حمله كرد و با هم دست بگردن شدند، يكساعت با يكديگر نبرد كردند آخرالامر برير او را بر زمين افكند و بر سينه اش نشست، رضي رو به لشگر كرد و استغاثه نمود تا وي را خلاص كنند، كعب بن جابر بر برير حمله كرد و نيزه خود را بر پشت برير گذاشت، برير كه احساس نيزه كرد همچنان كه بر سينه رضي نشسته بود خود را بر روي او افكند و صورت او را دندان گرفت و طرف بيني او را قطع كرد از آن طرف كعب بن جابر چون مانعي نداشت چنان به نيزه فشار آورد تا در پشت برير فرو رفت و او را از روي رضي افكند و پيوسته شمشير بر آن بزرگوار زد تا شهيد شد.

راوي گويد:


رضي از خاك برخاست در حالي كه خاك از قباي خود مي تكانيد به كعب گفت:

اي برادر بر من نعمتي عطاء كردي كه تا زنده ام فراموش نخواهم نمود چون كعب بن جابر برگشت زوجه اش يا خواهرش بنام نوار با وي گفت كشتي سيد قراء را هر آينه امر عظيمي به جاي آوردي بخدا سوگند ديگر با تو تكلم نخواهم نمود.