بازگشت

استنصار حضرت امام و آمدن فرشتگان به ياري آن جناب و قبول نكردن حضرتش


مرحوم ابوطاهر محمد بن الحسين در كتاب معالم الدين از امام بحق جعفر بن محمد الصادق عليهماالسلام روايت نموده كه آن حضرت از پدر والاگهرش حضرت باقر عليه السلام نقل كردند كه فرمودند:

لما التقي الحسين عليه السلام و عمر بن سعد لعنه الله و قامت الحروب انزل الله تعالي النصر حتي رفرف علي رأس الحسين عليه السلام ثم خير بين النصر علي اعدائه و بين لقاء الله، فاختار لقاء الله.

يعني در صبح روز عاشوراء چون بين دو لشگر تلاقي شد و اسباب حرب آماده و ابواب صلح بسته گرديد در آن اثناء نصر ملك با افواج فرشتگان باذن حضرت باري به ياري حضرت شهرياري آمدند.

نصر ملك محضر امام همام و قلب عالم امكان عرضه داشت: قربانت مژده باد تو را كه خداي تعالي تو را مخير ميان دو كار نموده:

الف: آنكه با اين فئه (لشگر) قليله خود بر سپاه خصم بزني و مظفر و منصور باشي.

ب: آنكه جان به جانان بدهي و از اين عالم فاني رو برتابي و به سراي باقي تشريف بياوري اگر ظفر و نصرت بخواهي از مقام و اجر تو ذره اي كم و كاست نمي شود بلكه همان ثواب و همان رتبه شفاعت تو در نزد خدا مسلم است، اختيار تو اختيار خداست و رضاي تو رضاي الهي است.


فرزند پيغمبر، امام تشنه جگر فرمود:

اي نصر چون كه فياض كريم و محبوب قديم اختيار به من واگذار فرمود بدان كه اختيار من جان دادن بوده و رضاي من قربان شدن مي باشد.

فرد



مرا پيش يزدان شدن آرزو است

لب تشنه قربان شدن آرزو است