بازگشت

مقاله مرحوم حائري در معالم السبطين


مرحوم حائري در كتاب معالي السبطين مي نويسد:

طبق آنچه در بعضي از كتب آمده اولين كسي كه پس از ابن سعد از كوفه خارج شد شمر بن ذي الجوشن بود كه با چهار هزار سوار از شهر كوفه بطرف كربلاء بيرون رفت ولي مشهور آن است كه اين ملعون در روز نهم يعني تاسوعا وارد كربلاء شده است بعضي نيز معتقدند كه وي در همان اوائل محرم يعني هنگامي كه قشون و سپاه فوج فوج به كربلاء مي آمدند به اين سرزمين وارد شده سپس برگشته و براي بار دوم در روز تاسوعا وارد كربلاء گرديده است.

سپس عروة بن قيس با چهار هزار و بعد از او سنان بن انس با چهار هزار نفر و


بدنبالش حصين نمير با چهار هزار نفر و بعد از او يزيد بن ركاب كلبي با دو هزار نفر و پس از او فلان مازني با سه هزار نفر و سپس خولي الاصبح با سه هزار نفر خارج گرديد.

در تعداد نفرات لشگر ابن سعد بين ارباب تاريخ اختلاف است.

در ناسخ التواريخ گويد: به گفته سبط بن جوزي عدد لشگر دشمن شش هزار نفر بوده است.

مرحوم سيد در لهوف و اعثم كوفي و مجلسي عليه الرحمه از محمد بن ابيطالب نقل كرده كه عدد آنها بيست هزار نفر بوده است.

يافعي در مرآت الجنان و محمد بن طلحه شافعي در مطالب السئول گفته اند: عدد سپاه دشمن بيست و دو هزار نفر بوده است.

ابن شهرآشوب مي گويد: ابن زياد ملعون سي و پنج هزار نفر را مجهز كرده و به كربلاء فرستاد.

شارح شافيه مي گويد: عدد لشگر دشمن پنجاه هزار نفر بوده است.

ابومخنف مي نويسد: عدد سپاه ابن زياد كه به كربلاء حاضر شدند هشتاد هزار نفر بوده كه جملگي اهل كوفه بوده و در بينشان شامي، حجازي و بصري اصلا نبود.

و مورخين ارقام عدد لشگر دشمن را بيش از اينها نيز گفته اند، بعضي تعداد آنها را تا صد هزار و برخي تا دويست هزار و بعضي ديگر حتي تا هشتصد هزار نيز ذكر كرده اند.

سپس صاحب ناسخ فرموده:

مختار من آن است كه عدد لشگريان پسر سعد ملعون پنجاه و يك هزار يا پنجاه و سه هزار نفر بوده است.

پس از آن مرحوم حائري فرموده:


بعضي گفته اند: عدد لشگر دشمن باندازه اي بود كه اگر كسي بر پشته و تپه اي قرار مي گرفت تا جائي كه شعاع چشمش كار مي كرد اسبها و مردان و شمشيرها و نيزه ها را مي ديد و كثرت و بسياري لشگر بقدري بود كه مي توانست آنها را به سيل جاري تشبيه كرده يا بگويد سياهي جمعيت نظير سياهي و تاريكي شب بود يا احيانا صحيح بود آنها را به ملخ ها و ريگهاي پراكنده يا قطرات باران ريزان تشبيه نمايد چنانچه در يكي از رجزهاي خود حضرت اين تشبيه آمده، حضرت فرمودند:



و ابن سعد قدر ماني عنوة

بجنود كوكوف الهاطلين



و نيز دمستاني گفته:



فاظلهتم جنود كالجراد المنتشر

مع شمر و ابن سعد كل كذاب اشر



باري از كثرت مراكب و مردان جنگي پهنا دشت سرزمين كربلاء تنگ گرديده بود بطوري كه كمتر جائي را مي شد خالي از ستور و سواران ديد چنانچه از بسياري پرچم ها و علم ها كه يكي پس از ديگري قرار گرفته بودند آسمان و فضاي آن نواحي پوشيده شده بود گويا پرده و چادري بر آسمان آن زمين زده بودند.

برخي از مورخين گفته اند: از روز سوم محرم تا ششم بازار آهنگران كوفه رائج بوده و غوغا و آشوبي در آن به چشم مي خورد و هر كس قدم به اين بازار مي گذارد يا شمشير مي خريد و يا نيزه و يا تير و يا سر نيزه تهيه مي كرد و احيانا اگر اين آلات را داشت براي تيز كردن و صيقل دادن و يا به زهر آب دادن آنها به آنجا مي آمد و مقصود همه اين بود كه با اين آلات كشنده خون ريحانه رسول و عزيز بتول را بريزند، عجبا كه تمام تيرهاي اين ناپاكان مسموم بوده و دسته اي از آن بي دينان از تيرهاي يك شعبه و برخي از دو شعبه و پاره اي از تيرهاي سه شعبه استفاده مي كردند...