بازگشت

حميده دختر مسلم


حميده دختر سيزده ساله ي مسلم بن عقيل همراه مادرش رقيه دختر اميرالمؤمنين علي عليه السلام و دايي خود امام حسين عليه السلام به كربلا رفت و تمام حوادث ناگوار عاشورا و پس از آن را با چشم خود ديد.

متأسفانه تاريخ زندگي اين بانوي بزرگوار روشن نيست، لذا شخصيت والاي او بيان نشده است.

محدث قمي درباره ي او مي نويسد: حضرت مسلم دختري سيزده ساله داشت - بعضي او را حميده ناميده اند - او با كاروان امام حسين عليه السلام همراه بود. پس از رسيدن خبر شهادت حضرت مسلم، امام حسين عليه السلام به خيمه آمد و آن دختر را فراخواند و او را نوازش كرد. حميده دختركي باهوش و زيرك


بود، از اين نوازش نابهنگام شهادت پدر را دريافت و گفت: مرا مانند يتيمان نوازش مي كنيد، مگر پدرم مسلم شهيد شده است؟

حضرت بي تاب شد و گريست و فرمود: دخترم! اندوهگين مباش. اگر مسلم نباشد، من پدر تو باشم و خواهرم مادر تو، و دختران و پسرانم خواهران و برادران تو باشند.

حميده فريادي برآورد و بسيار گريست. پسران مسلم عمامه از سر برداشته به گريه افتادند. اهل بيت عليهم السلام با آنان به عزاداري پرداختند [1] .

حميده با پسر عمو و پسر خاله ي خود يعني عبدالله بن محمد ابن عقيل بن ابي طالب ازدواج كرد. مادر عبدالله زينب صغري دختر حضرت علي عليه السلام است. عبدالله فردي وارسته و بزرگ، محدث و فقيه بوده است، حميده از شوي خود فرزندي به نام محمد آورد كه او پنج فرزند به نامهاي قاسم، عقيل، علي، طاهر و ابراهيم از خود به يادگار گذاشت [2] .



پاورقي

[1] منتهي الآمال، ج 1، ص 238.

[2] حسن طارمي، شناخت فرزندان و اصحاب امام حسين (ع)، ص 511.