بازگشت

سن علي اكبر


دانشمندان و مورخان سن شريف او را مختلف نقل كرده اند كه ما آنها را به سه دسته تقسيم مي كنيم.

اول. ابن شهر آشوب در مناقب و طبرسي در اعلام الوري و شيخ مفيد در ارشاد، هيجده يا نوزده ساله نوشته اند.

دوم. ابن نماي حلي در مثير الاحزان، بيست و سه ساله آورده است.

سوم. ابن ادريس حلي در خاتمه ي كتاب حج سرائر (ص 655) مي نويسد: علي اكبر درامارت عثمان به دنيا آمده است.

بنابراين عمر شريف آن حضرت بين بيست و پنج و بيست و هفت سال بوده است و مرحوم محدث قمي در نفس المهموم [1] و مقرم در رساله ي علي اكبر و ذبيح الله محلاتي در فرسان الهيجاء و عماد اصفهاني در زندگاني علي اكبر اين قول را به دلايل ذيل بر ساير اقوال ترجيح داده اند.

دليل اول: اتفاق مورخان و نسب شناسان

مقرم مي نويسد: علي اكبر در روز عاشورا نزديك بيست و هفت سال داشته و مورخان و نسبت شناسان بزرگتر بودن او را از امام سجاد عليه السلام كه در آن روز بيست و سه ساله بوده تأكيد


مي كنند و بر آن اتفاق دارند [2] .

محمد بن ادريس مي نويسد: درباره ي سن و بزرگتر بودن علي اكبر از امام سجاد بايد به خبرگان و نسب شناسان رجوع نمود مانند زبير بن بكار، ابوالفرج اصفهاني، بلاذري، مزني، صاحب كتاب لباب اخبار الخلفاء، عمري، صاحب كتاب زواجر و مواعظ، ابن قتيبه، در كتاب معارف، محمد بن جرير طبري، ابن ابي الازهر، ابوحنيفه ي دينوري و ابوعلي بن همام.

ابن ادريس مي افزايد: همه ي اين نويسندگان و دانشمندان و نسب شناسان بزرگ بر بزرگتر بودن علي اكبر از امام سجاد عليه السلام اتفاق نظر دارند و آنان در اظهار نظر دراين باره از ديگران آگاه ترند [3] .

دليل دوم: تولد او در عصر عثمان

محمد بن ادريس حلي مي نويسد: اين علي بن الحسين (همان كه مادرش ليلي) است در امارت عثمان به دنيا آمده است [4] .

محدث قمي نيز اين نظر را تأييد مي كند [5] .

مقرم در رساله ي خود مي نويسد: علي اكبر در يازدهم ماه


شعبان سال 33 هجري دو سال قبل از كشته شدن عثمان به دنيا آمد [6] .

محلاتي، در فرسان الهيجاء از هدية الزائر علامه ي نوري نقل مي كند كه علي اكبر بيست و پنج سال داشت.

دليل سوم:

حضرت علي اكبر از جد بزرگوارش حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام روايت نقل مي كند. [7] .

توضيح اينكه اگر حضرت علي اكبر دو سال قبل از كشته شدن عثمان به دنيا آمده باشد، تقريبا هفت سال از زندگي پربارش در زمان حيات جدش اميرالمؤمنين بوده و با اين حساب، نقل روايت مي تواند صحيح و دال بر بيست و هفت سالگيش در كربلا باشد.

دليل چهارم:

ابوالفرج اصفهاني مي نويسد: حجاج بن معتمر هلالي از ابي عبيده و خلف الاحمر اشعار زير را كه در توصيف علي بن الحسين الاكبر گفته شده نقل مي كند:




لم ترعين نظرت مثله

من محتف يمشي و لا ناعل



يغلي نئي اللحم حتي اذا

انضح لم يغل علي الآكل



كان اذا شبت له ناره

يوقدها بالشرف القابل



كيما يراها بائس مرمل

او فرد حي ليس بالآهل



اعني ابن ليلي ذا السداد و الندا

اعني ابن بنت الحسب الفاضل



لا يؤثر الدنيا علي دينه

ولا يبيع الحق بالباطل



در ميان مردم پابرهنه و كفش بر پا، چشمي نظير او را نديده است.

گوشت را آن قدر مي جوشاند تا كاملا پخته شود و هنگام حضور ميهمان نيازي به جوشش نباشد.

آن گاه كه براي راهنمايي ميهمان آتش مي افروزد آن را در بلندترين نقاط و بهترين مكانها روشن مي كند،

تا نيازمندان و مساكين و غريبان دور از وطن او را به آساني پيدا كنند و ببينند.

منظورم پسر ليلي است، همو كه صاحب جود و بخشش است، منظورم از ليلي زني است پاكنهاد و گرانمايه كه


شريف زاده و بزرگ است.

آن مردي كه دنيا را بر دين خود مقدم نمي دارد و حق را به باطل نمي فروشد.

آن طور كه از كتب رجال برمي آيد، ابي عبيده و خلف الاحمر از شاعران عصر امام حسين عليه السلام بوده اند و اين اشعار نشان مي دهد كه در آن روزگار علي بن الحسين الاكبر مردي لايق و ميهماندوست و فقير و غريب نواز و عزيز و گرامي بوده است كه شاعران به مدح او پرداخته اند و پرواضح است كه شاعران و مداحان، افراد بزرگ و شناخته شده و لايق را با اشعار خود مي ستايند.


پاورقي

[1] نفس المهموم، ص 192: «... فيکون هو الاکبر و هذا هو الاصح و الاشهر».

[2] علي اکبر، ص 12.

[3] سرائر، ج 1، مزار حج، ص 656-655.

[4] همان مدرک.

[5] نفس المهموم، ص 192.

[6] علي اکبر، ص 12.

[7] محدث قمي، نفس المهموم، ص 192.