بازگشت

كودكان و نوجوانان از فرزندان امام حسين


گفتار راويان و مورخان درباره ي فرزندان امام حسين عليه السلام مختلف است و ما آنها را به سه گروه تقسيم مي كنيم و در پايان نظر خويش را بيان مي داريم.

اول: گفتار قائلين به شش فرزند

1. شيخ مفيد (متوفاي 413 ه ق) در كتاب ارشاد فرموده است كه امام حسين عليه السلام شش فرزند داشت:

- علي بن الحسين اكبر، كنيه اش ابومحمد كه مادرش شاه زنان دختر يزدجرد شاه ايران بود.

- علي بن الحسين اصغر كه با پدرش در كربلا شهيد شد و مادرش ليلي دختر ابي مرة بن عروة بن مسعود ثقفي بود.


- جعفر بن الحسين كه فرزندي نداشت و مادرش زني بود از قبيله ي قضاعيه. جعفر در زمان حيات پدرش از دنيا رفت.

- عبدالله بن الحسين كه در خردسالي در كربلا شهيد شد.

- سكينه دختر آن حضرت كه مادر او و عبدالله، رباب دختر امرء القيس بن عدي كلابي بود. [1] .

- فاطمه دختر ديگر آن حضرت كه مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبيدالله تيميه بود [2] .

2. شيخ طبرسي (متوفاي 548 ه ق) در كتاب اعلام الوري (ص 243) همين گفتار را آورده است.

3. علي بن عيسي اربلي از حافظ عبدالعزيز بن الاخضر الجنابذي نقل مي كند كه امام حسين عليه السلام شش فرزند داشت، چهار پسر و دو دختر، به نامهاي علي اكبر، علي اصغر، جعفر، عبدالله، سكينه و فاطمه. و نسل امام حسين عليه السلام از علي اصغر است. مادرش ام ولد بود و زين العابدين افضل اهل زمانش بود [3] .

دوم: گفتار قائلين به نه فرزند

1. ابن الخشاب مي گويد امام حسين عليه السلام نه فرزند داشت، شش پسر و سه دختر به نامهاي علي اكبر، علي اوسط زين العابدين، علي اصغر، محمد، عبدالله، جعفر


زينب، سكينه، و فاطمه [4] .

2. ابن شهر آشوب درباره ي فرزندان امام حسين عليه السلام چنين مي نويسد:

علي اكبر كه در كربلا شهيد شد و مادرش برة بنت عروة بن مسعود الثقفي بود، علي اوسط كه همان امام زين العابدين است، علي اصغر از شهربانو، محمد و عبدالله شهيد از رباب بنت امرء القيس، و جعفر، كه مادرش قضاعيه بود.

دخترانش عبارتند از: سكينه (مادرش رباب بنت امرءالقيس الكنديه)، فاطمه بنت الحسين (مادرش ام اسحاق بنت طلحة بن عبدالله)، و زينب.

نسل امام حسين عليه السلام از پسرش زين العابدين و دو دخترش سكينه و فاطمه باقي مانده است [5] .

سوم: گفتار قائلين به ده فرزند

علي بن عيسي اربلي از كمال الدين چنين نقل مي كند: امام حسين عليه السلام ده فرزند داشت: شش پسر و چهار دختر

پسران عبارتند از: علي اكبر، علي اوسط يعني زين العابدين، علي اصغر، محمد، عبدالله و جعفر.

دختران عبارتند از: زينب، سكينه و فاطمه. اين قول مشهور است. و نسل امام حسين عليه السلام از علي بن الحسين اوسط (زين العابدين) باقي مانده است. [6] .


كمال الدين نام يكي از دختران امام عليه السلام را ذكر نكرده، ممكن است او رقيه باشد [7] .

جمع بندي

از ميان اين سه گروه، گفتار گروه سوم صحيح تر و مشهورتر به نظر مي رسد زيرا:

اولا - معمولا امامان ما كثير الاولاد بوده اند و لذا احتمال وجود ده فرزند براي آن حضرت هيچ بعيد نيست.

ثانيا - اين اقوال هيچ كدام پايه ي محكم تاريخي ندارد و بر اساس احتمال و نقل قولها بيان شده است و در نتيجه ما را به يقين نمي رساند، اما براي اينكه احتمالا فرزندي از فرزندان امام حسين عليه السلام را از قلم نينداخته باشيم، گفتار گروه سوم را ترجيح مي دهيم.

ثالثا - هر قدر تعداد فرزندان امام حسين عليه السلام بيشتر باشد، از يك طرف مظلوميت و شدت مصيبت، و از طرف ديگر ابعاد ايثار و فداكاي آنان در راه خدا بيشتر پديدار خواهد شد. بنابراين قول كمال الدين و علي بن عيسي اربلي از همه ي اقوال برتر است و ما در اين كتاب از آن پيروي مي كنيم.

نكته:

كساني كه فرزندان امام حسين عليه السلام را شش تن مي دانند، دو فرزند به نام علي براي او ذكر كرده اند: علي اكبر و علي اصغر. به نظر آنها علي اكبر در كربلا شهيد شد


ولي علي اصغر بيمار بود و امامت پس از امام حسين عليه السلام بر عهده ي او گذاشته شد و نسل سيدالشهداء از اوست. در مقابل، كساني كه فرزندن آن حضرت را نه يا ده تن مي دانند، سه فرزند به نام علي براي او نوشته اند: علي اكبر، علي اوسط، علي اصغر؛ و معتقدند كه علي اكبر و علي اصغر در كربلا شهيد شدند و نسل امام از علي اوسط زين العابدين باقي مانده است.

علي بن عيسي اربلي مي نويسد: صحيح و مشهور آن است كه امام حسين عليه السلام سه فرزند به نام علي داشت همان گونه كه كمال الدين و ابن الخشاب ذكر كرده اند، و علي اوسط همان زين العابدين عليه السلام است. [8] .



پاورقي

[1] منظور امرء القيس شاعر نيست.

[2] محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بغدادي (شيخ مفيد)، ارشاد، ص 252، باب ولد الحسين.

[3] کشف الغمه في معرفة الائمه، ج 2، ص 214.

[4] همان مدرک، ص 215.

[5] مناقب آل ابي‏طالب، ج 3، ص 257.

[6] کشف الغمه في معرفة الائمه، ج 2، ص 214.

[7] همان مدرک.

[8] همان مدرک، ص 215.