بازگشت

بند 12






اي چرخ غافلي كه چه بيداد كرده اي

وز كين چها در اين ستم آباد كرده اي



بر طعنت اين بس است كه با عترت رسول «ص»

بيداد كرده خصم و تو امداد كرده اي






اي زاده ي زياد نكرده است هيچگه

نمرود اين عمل كه تو شداد كرده اي



كام يزيد داده اي از كشتن حسين «ع»

منگر كرا به قتل كه دلشاد كرده اي






بهر حسني كه بار درخت شقاوت است

در باغ دين چه با گل شمشاد كرده اي



با دشمنان دين نتوان كرد آنچه تو

با مصطفي و حيدر و اولاد كرده اي






حلقي كه سوده لعل لب خود نبي «ص» بر آن

آزرده اش به خنجر بيداد كرده اي



ترسم ترا دميكه به محشر درآورند

از آتش تو دود به محشر برآورند