بازگشت

بند 08






بر حربگاه چون ره آن كاروان فتاد

شور و نشور واهمه را در گمان فتاد



هم بانك نوحه غلغله در شش جهة فكند

هم گريه بر ملائك هفت آسمان فتاد






هرجا كه بود آهوئي از دشت پاكشيد

هرجا كه بود طايري از آشيان فتاد



شد وحشتي كه شور قيامت بباد رفت

چون چشم اهلبيت بر آن كشتگان فتاد






هرچند بر تن شهدا چشم كاركرد

بر زخمهاي كاري تيغ و سنان فتاد



ناگاه چشم دختر زهرا «ع» در آن ميان

بر پيكر شريف امام زمان «ع» فتاد






بي اختيار نعره ي هذا حسين «ع» زد

سر زد چنانكه آتش از او در جهان فتاد



پس با زبان پر گله ان بضعة البتول

رو در مدينه كرد كه يا ايهاالرسول