بازگشت

بند 03






كاش آن زمان سرادق گردون نگون شدي

وين خرگه بلند ستون بي ستون شدي



كاش آن زمان درآمدي از كوه تا به بكوه

سيل سيه كه روي زمين قيرگون شدي






كاش آن زمان ز آه جهان سوز اهلبيت

يك شعله برق خرمن گردون دون شدي



كاش آن زمان كه اين حركت كرد آسمان

سيماب وار گوي زمين بي سكون شدي






كاش آن زمان كه پيكر او شد درون خاك

جان جهانيان همه از تن برون شدي



كاش آن زمان كه كشتي آل نبي شكست

عالم تمام غرقه ي درياي خون شدي






آن انتقام گر نفتادي بروز حشر

با اين عمل معامله ي دهر چون شدي



آل نبي چو دست تظلم برآورند

اركان عرش را به تلاطم درآورند