بازگشت

بيان مسئوليت خواص و بزرگان جامعه


در خلال يك سخنراني مي فرمايد: «شما اي بزرگان كه درعلم و دانش پرآوازه ايد و در خير و نيكي زبانزد ديگرانيد و در نصيحت و پند دادن شهرت داريد و به خاطر خدا در دل مردم عظمت و شكوه داريد كه افراد نيرومند شما را به حساب مي آورند و ناتوانان شما را گرامي و محترم مي شمارند، آيا اين همه احترام و كرنش براي آن نيست تا شما به احياء حقوق خداوند قيام كنيد؟ ليكن شما در بيشتر موارد از اداء حق الهي كوتاهي كرديد و حقوق ائمه را سبك شمرديد. شما مي بينيد كه پيمانهاي الهي در هم شكسته مي شود ولي هيچ دم نمي زنيد و به هراس نمي افتيد در حالي كه براي در هم شكستن بعضي از پيمانهاي پدرانتان ناله سر مي دهيد. شكسته شدن پيمانهاي رسول خدا (ص) را ناديده مي گيريد. شما مصيبت بارترين مردم هستيد زيرا از مسئوليت ها عالمانه و آگاهانه دست كشيديد و علت همه گرفتاريها آن است كه زمان امور و اجراي احكام كه در رعايت حلال و حرام خدا امين هستيد، اگر بر رنج ها و آزارها شكيبائي داشتيد اجراء امور دين خدا به دست شما مي افتاد. لكن شما ستمگران را در مقام و منزلت خود جايگزين ساختيد و امور دين خدا را بر دست آنان سپرديد و آنان به اشتباه عمل مي كنند و در شهوات خود عمل مي كنند و به شما مسلّط شدند... در هر شهري گوينده اي دارند كه بر فراز منبر سخن و با صداي بلند سخن مي گويد....در شگفتم و چرا در شگفت نباشم كه زمين را مردي حيله گر و مكار و فردي تيره روز تصرف كرده است (معاويه).» [1] .

سخنراني فوق ضمن تأكيد بر عدم مشروعيت معاويه، علل حاكميت يافتن و كارنامه سياه حكومتي او؛ حكومت مشروع را حكومت علماي امين مي داند و اين مسئوليت مهمّ را به اين فرهيختگان گوشزد مي نمايد. و عدم عمل به مسئوليت ها را موجب حاكم شدن معاويه و امثال آن مي شمارد.


پاورقي

[1] تحف العقول، ص‏168. بحار، ج‏100، ص‏79، حديث 37.