بازگشت

سياست معاويه در زمان امام علي


بي ترديد سخت ترين دوران براي معاويه، مقطع 5 ساله خلافت علي (ع) بود. خلفاي سه گانه در طول 25 سال نه تنها مزاحم او نبودند بلكه او را تقويت كردند امّا اميرالمؤمنين به محض قدرت يافتن به مغيره بن شعبه كه به او سفارش كرده بود كه عمّال عثمان را عزل نكن مخصوصاً معاويه را باقي بدار، فرمود هرگز او را باقي نخواهم داشت و با او همكاري نخواهم كرد [1] و طبق نقل به آيه اي از قرآن تمسك كرد كه «ما كنت متخذ المضلّين عضداً»، من گمراه گران را يار خود انتخاب نخواهم كرد. و با اين ترتيب او را «مضلّ» خواند كه حاكي از مزور بودن او است. معاويه خود را خونخواه عثمان و علي (ع) را در اين خون شريك مي داند و اين را مجوّزي بر عدم بيعت با اميرالمؤمنين (ع) بلكه شورش عليه او مي شمارد. در چند نامه كه بين آن حضرت و معاويه مبادله شد، امام خود را از اين امر بري مي داند و بلكه خود معاويه را محكوم به اين امر مي كند. [2] .

معاويه نه تنها بيعت نكرد بلكه تعرّضات نظامي و سياسي به عراق مركز حكومت علي (ع) داشت كه داستان شبيخون به شهر انبار معروف است. و اوج سياست بازي معاويه در جنگ صفين بروز مي كند كه با كمك عمروعاص و قرآن بر نيزه كردن، بخشي از ياران ساده علي (ع) را فريب مي دهد و اميرالمؤمنين را وادار به پذيرش دانسته و در نهايت شهيد مي سازند و تمامي اين نقشه ها از شام هدايت مي شد. [3] .


پاورقي

[1] مروج الذهب، ج‏2، ص‏241.

[2] نهج البلاغه، نامه 31.

[3] مروج الذهب، ج‏1، ص‏271.