بازگشت

ويژگيهاي پيرو


پيروان اثربخش در موقعيّت بحراني عناصري حياتي در پيشبرد اهداف رهبران مي باشند، نه تنها به اين علت كه به صورت فردي رهبري را حمايت مي كنند بلكه از اين رو كه به صورت گروهي همه قدرت شخصي رهبر را رقم مي زنند. [1] .

شرط اساسي در موفقيّت رهبري، اطاعت بي قيد و شرط رهروان از رهبر خويش است. بزرگترين رهبران، اگر پيروان مخلص و مطيع نداشته باشند، محكوم به شكست در برابر دشمن بوده و بسياري از طرح و برنامه هاي آنها عقيم خواهد ماند. تاريخ بسيار نشان داده است كه گروهي اندك ولي با هدف و اراده اي قوي و اخلاص والا توانسته اند بر گروهي كثير چيره گردند. «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئةً كَثيرَةً بِاِذْنِ اللَّهِ». [2] .

سختي هاي موجود در آئين رهروي باعث شده است كه از هزاران مدعي و مريد اندكي تاب و توان تحمل شدائد را داشته و اكثريت يا از نيمه هاي راه برمي گردند و يا از قافله باز مي مانند. و به قول سعدي:



از هزاران در يكي گيرد سما

زانكه هركس محرم اسرار نيست



خَليلَيَّ قُطَّاعُ الْفَيا في اِليَ الْحِمي كَثِيرٌ وَ اَمَا الْواصِلوُنَ قَليلٌ [3] .

وحشت از سختي ها و دل بستن به دنيا و مشغوليّت به امور فردي و اجتماعي باعث مي شود كه همه كس سلوك، قولش به فعل تبديل نشود و به راه نيفتاده از راه به در رود. از اين رو بسياري از مردم وقتي جديت امام را ديدند هر كدام به نوعي عذر آوردند و از سفر بازبماندند. دلايلي كه هر يك از آنها بيان مي كنند بيانگر نوعي دلبندي به چيزهائي است كه آنها را مدتها به خود مشغول ساخته است. لذا نمي توانند از آنچه بدو عادت كرده اند جدا شوند و سختيهاي راه را به جان بخرند و دل به غير حق ندهند.



من چنان در عشق گل مستغرقم

كز وجود خويش محو مطلقم



در سرم از عشق گل سودا بس است

زانكه معشوقم گل رعنا بس است



كي تواند بود يك شب بلبلي

خالي از عشق چنان خندان گلي [4] .



قرآن كريم و نهج البلاغه فراوان درخصوص اين قبيل افراد سخن گفته و آنان را مذمت كرده اند. افرادي كه هنگام جهاد عذرهاي گوناگون آورده و به بهانه هاي مختلف از پيغمبر و امام مي خواستند كه آنان را از رفتن به جهاد معاف بدارند. و به گمان خود با پرداختن به عبادت و پرداختن زكات و ماليات اسلامي داخل بهشت شوند و از باب الجهاد نروند! در مقابل اين عده گروهي بودند كه صداي طبل جهاد روحشان را به پرواز در مي آورد و شتابان به حضور پيامبر مي رسيدند تا از وي اسلحه بگيرند و راهيِ جبهه ها شوند. اما وقتي جواب منفي مي شنيدند اشك در چشمانشان حلقه مي زد. «الَّذِينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ». در عين حال افرادي بودند كه توانائي مسلح شدن و حركت به سوي جبهه را داشتند اما ننگ ماندن را به جان مي خريدند، و همنشيني با كودكان و زنان و كهنسالان را براي خود پيروزي مي دانستند. «رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طَبَعَ اللَّهُ عَلي قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَعْلَمُونَ». [5] .



عشق كار نازكان نرم نيست

عشق كار پهلوان است اي پسر



سينه خود را هدف كن پيش دوست

هين كه تيرش در كمان است وي پسر



سينه اي كز زخم تيرش خسته شد

در جبين اش صد نشان است اي پسر [6] .



ياران امام حسين (ع) دقيقا تمامي ويژگيهاي لازم جهت ساختن تيمي منسجم براي رهبري امام را داشتند و هر يك از آنان داراي ويژگيهاي منحصر به فرد بودند. نهضت عاشورا و قيام امام حسين (ع) از آغاز تا انجام، مجموعه اي از الگوهاي ارزشمند در فضايل اخلاقي، عبادي، عقيدتي، اجتماعي، سياسي و... است كه مي تواند طالب هر نوع فضيلتي را سيرآب و خواهان هر اسوه و الگويي را كام ياب نمايد؛ چرا كه مجموعه عاشورا از تمامي اقشار مختلف جامعه و از همه مراحل سني از كودك و خردسال و نوجوان گرفته تا جوان و ميان سال و از عمر متوسط گرفته تا پير كهن سال، از نو عروس و تازه داماد گرفته تا پدر و مادر داغ ديده، از سفيد و سياه گرفته تا آزاد و برده، از فرزند و بستگان گرفته تا نيروي از دشمن گريخته و به دوست پيوسته؛ همه و همه در اين مجموعه با ارزش، تعبيه شده است؛ مجموعه اي كه امام حسين (ع) درباره آن ها فرمود: «فَاِنّي لا أعلم اصحاباً أوفي ولا خيرٌ من أصحابي و لا أهل بيت أبرّ و لا أوصل من أهل بيتي فجزاكم اللَّه خير الجزاء». [7] .

بر اين اساس، هر كس در هر زمينه اي كه بخواهد، مي تواند الگويي مناسب فرا راه و مسير آينده خود برگزيند كه به برخي از آن ها اشاره مي شود:


پاورقي

[1] پاول هرسي، مديريت رفتار سازماني، ترجمه قاسم کبيري، 1375، ص 222.

[2] بقره، آيه 249.

[3] دوستان من، روندگان راه باغ دوست زيادند اما واصلان بدان اندکند.

[4] منطق‏الطير، مقاله ثانيه.

[5] توبه، آيه 92 و 93.

[6] مولوي، کليات شمس تبريزي.

[7] بلاغة الحسين، ص 196.