بازگشت

بحران در زمان حكومت يزيد


معاويه با تمام ترفندهاي تبليغاتي و نيرنگها و فشارها نتوانست از امام حسين (ع) براي وليعهدي يزيد بيعت بگيرد، و پيوسته نگران مخالفت و قيام آن حضرت بود. امام (ع) نيز با آنكه با خلافت معاويه و اعمال ننگين و جنايت بار او به سختي مخالف بود و در نامه هاي مختلف و سخنراني هاي خود پيوسته بيدادگريها و اعمال خلاف اسلام معاويه را به خود مسلمانان گوشزد مي كرد، اما روي مصالحي كه احياناً اشاره به برخي از آنها مي كرد و به دوستان و شيعيان خود تذكر مي داد قيام مسلحانه را در آن روزگار (شناخت شرايط) به صلاح اسلام و مسلمين نمي دانست و پيوسته در پاسخ نامه هايي كه به آن حضرت مي نوشتند يا حضوراً در خواست قيام مي كردند مي فرمود: «تا معاويه زنده است من چنين كاري را مصلحت نمي دانم و شما نيز در خانه هاي خود باشيد و منتظر فرصت باشيد تا هر وقت مرگ معاويه فرا رسيد در اين باره تصميم خواهيم گرفت.» [1] .

با مرگ معاويه امام حسين (ع) با مسئله رو به رو نبودند، بلكه با بحران رو به رو بودند. حضرت مي فرمايند: «إنّ القَومَ لا يَترُكوني و إن أصابوني و إن لَم يُصيبوني فَلا يَزالونَ حَتّي أُبايِعَ وأنا كارِهٌ أو يَقتُلوني؛ والله!اين جماعت رهايم نخواهندكرد تا به من برسند واگرنرسندبه دنبالم خواهند بود تا يا با كراهت بيعت كنم و يا مرا خواهند كشت». [2] .

از ديد تصميم گير، بحران عبارت از وضعيتي است كه:


پاورقي

[1] زندگاني امام حسين (ع)، سيد هاشم محلاتي، ص 143.

[2] مقتل خوارزمي، ج 1، ص 192.