بازگشت

يادآوري رسالت ها


استبداد اموي جامعه اسلامي را دچار فسردگي و ركود كرده، زمينه تجاوز و ستمگريهاي بيشتر آنان گشته بود. هشدار به جامعه و يادآوري رسالتها و مسووليتهاي سنگين آنان از ضرورت هاي فوري آن بود؛ و چه فردي شايسته تر از ابي عبدالله الحسين (ع) و چه موقعيتي والاتر از حج.

بر اين اساس، حضرت در اجتماع شكوهمند مردم در سرزمين مني به سخنراني پرداخت و وظيفه امر به معروف و نهي از منكر را به مردم و دانشمندان يادآور شد. حضرت در آغاز درباره اهتمام به امر به معروف و نهي از منكر فرمود: اي مردم! از آنچه خدا بدان اولياي خود را پند داده، پند گيريد مانند بد گفتن او از دانشمندان يهود، آنجا كه مي فرمايد: چرا دانشمندان نصاري و علماي يهود آنان را از گفتار گناه آميز و خوردن مال حرام نهي نمي كنند؟ چه زشت است عملي كه انجام مي دادند. [1] . و نيز فرموده است: كافران بني اسرائيل بر زبان داود وعيسي ابن مريم، لعن و نفرين شدند. اين به خاطر آن بود كه گناه و تجاوز مي كردند. تا آنجا كه فرمود: چه بدكاري انجام مي دادند. [2] .

خداوند آنها را بدين خاطر نكوهش كرده كه از ستمكاراني كه ميان آنها بودند، كار زشت و فساد مي ديدند و آنها را نهي نمي كردند؛ زيرا در مال آنان طمع داشته و از قدرت آنان مي ترسيدند با اين كه خداوند مي فرمايد: از مردم نترسيد و از من بترسيد. [3] .

سپس عالمان را مورد خطاب قرار داده، مي فرمايد: شما اي جماعت كه معروف به دانش و نامور به خوبي و معروف به خيرخواهي هستيد و به وسيله خدا در دل مردم مهابتي داريد؛ شرافتمند از شما حساب مي برد و ناتوان شما را گرامي مي دارد...

من مي ترسم عذابي از عذابهاي الهي برشما فرود آيد؛ زيرا شماها از كرامت خدا به منزلتي رسيديد كه بر ديگران برتري يافته ايد. بندگان مؤمن به خدا، گرامي داشته نمي شوند ولي شما به خاطر خدا در ميان بندگان الهي ارجمنديد. اين در حالي است كه مي بينيد كه پيمانهاي خدا شكسته شده و هيچ عكس العمل و هراسي به خود راه نمي دهيد. براي يك نقض تعهد پدران خويش بي تابي مي كنيد با اين كه تعهد رسول خدا خوار و بي مقدار شده، كورها و لالها و زمين گيرها در همه شهرها بي سرپرست مانده و بر آن ها ترحم نمي شود، شما به اندازه مقام و در خور مسووليت خويش كار نمي كنيد و در مقابل كسي كه اقدام مي كند خضوع نمي كنيد. برعكس به سازش و مسامحه با ظالمان خود را آسوده خاطر مي داريد با اين كه خداوند شما را فرمان داده كه از كار خلاف باز ايستيد و ديگران را نيز نهي كنيد؛ اما شما غافليد. مصيبت شما از همه مردم بزرگتر است؛ زيرا در حفظ مقام علما و دانشمندان ناتوان شديد. كاش كوشش مي كرديد. علت اين ناتواني اين است كه جريان امور و احكام به دست دانشمندان الهي است كه امين بر حلال و حرام اويند؛ ولي اين مقام از شما گرفته شده است. بدين جهت، كه شما از حق متفرق شديد و درباره روش پيغمبر با وجود دليل روشن دچار اختلاف شديد. اگر بر اذيت و آزارها شكيبا بوديد و در راه خدا مشكلات را متحمل مي شديد، زمام امور الهي به شما برمي گشت و از طرف شما دستور آن صادر مي گشت و به سوي شما باز مي گشت؛ اما برعكس شما خودتان ستمگران را به جاي خويش جاي داديد و امور الهي را به آنها واگذاشتيد تا به شبهه كاركنند و به شهوت ها و ميلهاي نفساني خويش حركت كنند. علت سلطه ستمگران گريز شما از مرگ و خوش بودنتان به زندگي دنيا است كه از شما جدا خواهد شد. [4] .

اما متاسفانه اين فريادها و خروشهاي الهي برجان و قلب هاي غافل كارگر نيفتاد و دوباره هركس به انديشه دنيايي خويش مشغول و كارهاي روزمره خويش را استمرار بخشيد و چنان شد كه بني اميه احكام الهي را تعطيل كردند؛ نيكمردان تنها مانده ميدان را به شهادت رساندند و تاريخ را براي هميشه سوگمند از بين رفتن حق وعدالت و حاكميت امامت راستين ساختند.


پاورقي

[1] مائده، آيه‏63.

[2] همان، آيات 78 و79.

[3] همان، آيه‏47.

[4] تحف العقول، ص 240، کلمات امام‏حسين(ع).